مدیریت منابع آب و ملاحظات جنسیتی

شهره صدری – یادداشت – آیا تا به حال به این فکر کرده اید که جنسیت چگونه بر مدیریت منابع آب تأثیر می گذارد؟ چه عمیقاً در مورد این موضوع فکر کرده باشید یا هرگز به ذهن شما خطور نکرده باشد، تلاقی جنسیت و آب اهمیت جهانی دارد. سیاست‌های حساس به جنسیت می‌توانند اثرات مثبت حکمرانی آب را تا حد زیادی افزایش دهد، که این موضوع نه تنها برای سیاست‌گذاران و مدیران بلکه برای علاقه‌مندان به توسعه پایدار نیز مهم است.

«صلح و رفاه جهان مستلزم مشارکت حداکثری زنان در شرایط برابر با مردان در همه زمینه‌ها است» این بخشی از قطعنامه کنوانسیون رفع همه اشکال تبعیض علیه زنان است که در مجمع عمومی  سازمان ملل متحد در 18 دسامبر 1979 به تصویب رسید. تحقق صلح، امنیت و رفاه مستلزم این است که شامل همه افراد یک جامعه گردد. بنابراین برای دستیابی به صلح، امنیت و رفاه در خانه و زندگی عمومی در جامعه، در سیاست و در حوزه های اقتصادی و محیط زیستی، در تمامی قلمرو حقوق بشر و آزادی های اساسی ما نیازمند به برابری جنسیتی هستیم.

ملاحظات جنسیتی در روند تأمین، مدیریت و حفظ منابع آب جهان و همچنین برای حفظ سلامت عمومی و کرامت خصوصی از طریق تأمین بهداشت و بهداشت لازم است. نقش اصلی زنان در مدیریت منابع آب و بهداشت، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، به طور فزاینده ای در تمام سطوح فعالیت های توسعه شناخته شده است.

برابری اجتماعی آب نیاز اساسی انسان است. این نه تنها بخش اصلی حقوق اساسی برای همه مردم بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر است، بلکه در سال 2010، دسترسی به آب آشامیدنی سالم و بهداشت نیز توسط مجمع عمومی سازمان ملل متحد به عنوان یک حق بشر ضروری، برای رفاه زندگی به رسمیت شناخته شد. هنگامی که از این منظر نگاه کنیم، عدالت اجتماعی را میتوان در اقداماتی که از مدیریت پایدار و استفاده از منابع آب حمایت می کند، نیز گنجاند.

جریان اصلی جنسیتی فرآیندی برای بهبود ارتباط برنامه های توسعه و دستیابی به اهداف برابری جنسیتی است. برابری جنسیتی به این معناست که حقوق، مسئولیت‌ها و فرصت‌های زنان و مردان به مرد یا زن بودن آنها بستگی نداشته باشد. این بدان معناست که فرصت ها و مزایای مداخلات بخش آب به طور یکسان برای مردان و زنان در دسترس هر دو گروه قرار گیرد.

برابری جنسیتی هدف کلی و بلندمدت توسعه است، در حالی که جریان سازی جنسیتی مجموعه ای از رویکردهای استراتژیک خاص و همچنین فرآیندهای فنی و نهادی است که برای دستیابی به آن هدف اتخاذ میگردد. جریان اصلی جنسیت، برابری جنسیتی را در سازمان‌های دولتی و خصوصی ملی، در سیاست‌های مرکزی یا محلی، و در خدمات و برنامه‌های بخشی ادغام می‌کند. در درازمدت، هدف آن تغییر نهادهای اجتماعی تبعیض آمیز، قوانین، هنجارهای فرهنگی و شیوه های اجتماعی است که بطور مثال دسترسی زنان به حقوق مالکیت را محدود می کند یا دسترسی آنها به فضای باز جامعه را محدود می کند.

گنجاندن جریان جنسیتی در مدیریت آب بسیار مهم است، زیرا زنان اغلب به طور نامتناسبی تحت تأثیر مدیریت ناپایدار آب قرار می گیرند. زنان در مدیریت پایدار آب نقش اساسی دارند و بخش قابل توجهی از مدیریت مرتبط با آب را در سراسر جهان بر عهده دارند، با این حال به طور گسترده ای از تصمیم گیری در مورد مدیریت منابع طبیعی در نهادهای محلی، رسمی یا غیررسمی محروم هستند. علاوه بر این، تغییرات آب و هوایی، دسترسی ناکافی به آب و کیفیت پایین آب بر زنان و سلامت خانواده‌های آنها و همچنین تولیدات کشاورزی و تاب‌آوری جوامع آنها تأثیر منفی می‌گذارد.

برای دستیابی به گسترش واقعی عدالتی فراگیر، نیازها و منافع زنان باید در نظر گرفته شود و آنها باید قدرت تصمیم گیری در مسائل مرتبط با آب را داشته باشند. مداخلات سیاسی حساس به جنسیت در بخش آب به اشتراک عادلانه آب کمک می کند و مزایای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی توسعه پایدار را به حداکثر می رساند. در این راستا، جریان‌سازی جنسیتی در حکمرانی آب می‌تواند منجر به سیاست‌های مؤثرتر و پاسخگوتری شود که عدم تعادل اجتماعی را به نفع کل جامعه کاهش می‌دهد و در نتیجه به پیشگیری از درگیری در منطقه کمک می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *