طرح توامان آب و برق، نجات بخش سفره های زیرزمینی؟

شهره صدری- دومین نشست گفتگوی های آبی با موضوع “آبهای زیرزمینی، بایدها و نبایدهای مدیریت توامان آب و برق چاه های کشاورزی”، چهارم دی ماه در محل شرکت توسعه منابع آب ایران برگزار شد.

در دومین نشست گفتگوی های آبی “طرح احیاء و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی و طرح مدیریت توامان آب و برق چاه های کشاورزی” مورد نقد کارشناسان قرار گرفت. 

در این نشست آقایان عیسی بزرگ زاده سخنگوی صنعت آب، مختار کیانی مدیر عامل شرکت دزآب و مشاور طرح احیاء و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی، عبدالرضا واعظی استاد آب زیرزمینی دانشگاه تبریز، محمدجواد سمیعی نماینده شبکه تشکل های محیط زیستی بعنوان اعضای پنل تخصصی شرکت داشتند.

محمدحسین رنجبران مدیرکل روابط عمومی شرکت مدیریت منابع آب ایران بعنوان مجری پنل در ابتدا با اشاره به شکل گیری گفتگوهای آبی در قالب نشست های تخصصی و پاسخ دهی در خصوص عملکرد بخش آب و نیروی دولت به مردم و متخصصین گفت: این جلسات با هدف اصلی شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات، تولید دانش در حوزه آب، تعامل با نخبگان و نقد اقدامات وزارت نیرو تشکیل میشود. رنجبران در ادامه از همه کارشناسان و متخصصین و گروه های مختلف مردم خواست تا با حضور در این جلسات ضمن آگاهی از وضعیت مدیریت منابع آب و نیروی کشور، نقدها و نقطه نظرات خود را مطرح کنند.

پنل گفتگو در اولین دور، فرصتی به هر یک از اعضای پنل داد تا نظرات خود را در مورد موضوع پنل ارائه دهند.

محمدجواد سمیعی نماینده تشکل های محیط زیستی در دور نخست گفتگوی خود به عمده اتکای مصارف آب در کشور به منابع آب زیرزمینی اشاره کرد و گفت: دور سوم آماربرداری شرکت منابع آب و نیروی نشان میدهد که بیش از 55 درصد از مصارف آبهای کشور در شرب، کشاورزی و صنعت وابسته به آبهای زیرزمینی است. این نکته کلیدی است چون منبعی که نیمی از نیازهای آبی ما را تامین میکند، نیازمند توجه ویژه ای است.

آبهای زیرزمینی از نیم قرن قبل در سراسر کشور ممنوعه شده است. بدین معنی که تعادل سالیان طولانی این منبع بهم خورده است. آمارهای رسمی وزارت نیرو در سال 1402 نشان میدهد که حدود 400 دشت از بین بیش از 600 دشت، ممنوعه و ممنوعه بحرانی است. سمیعی توضیح داد که ممنوعه یک عبارت فنی و حقوقی همزمان است. فنی است یعنی تعادل بهم خورده است و برداشت ما بیش از موجودی بوده است. حقوقی است یعنی حفر چاه جدید در این محدوده ممنوع است.

سالیان متمادی گذشته و قانون های متعددی تصویب شده است که شاید منسجم ترین آنها طرح احیاء و تعادل بخشی بوده است.

نماینده تشکل های محیط زیستی در ادامه گفت: طرح احیاء و تعادل بخشی یک هدف گذاری مهم داشت که ظرف 6 سال با مبدا سال 1394، می خواهیم کسری مخزن را به صفر برسانیم. کسری مخزنی که الان 5/5 میلیارد مترمکعب است و در همان سال هم تقریبا در همین حدود بوده است. علاوه بر این قرار بوده ظرف 20 سال کسری تجمعی مخزن را که آن سال 120 میلیارد مترمکعب بوده است به صفر برساند. ولی الان کسری تجمعی مخزن از 146 میلیارد مترمکعب عبور کرده است. براساس همین طرح قرار بود 330 هزار چاه غیرمجاز تعیین تکلیف شود. در بخش های بعدی به اعداد و ارقام چاه های غیرمجاز امروز نگاهی خواهیم داشت.

آقای دکتر حاج واعظی نماینده دانشگاه در این بخش از پنل گفت: قرار است ما نظرمان را در مورد طرح توامان آب و برق بگوییم. اما سوال من الان این است که طرح های قبلی انجام شده به کجا رسیده است. آیا طرح های قبلی آسیب شناسی شده است. به یکی از طرح ها آقای سمیعی به درستی اشاره کردند و من به طرح آبیاری قطره ای میخواهم اشاره کنم. در این طرح ابتدا همه کشاورزان تشویق شدند تا از روش آبیاری قطره ای استفاده کنند، ولی بعدتر همین طرح خودش معضلی شد. کشاورز با استفاده از روش آبیاری قطره ای با مازاد آب برای آبیاری مواجه شد و برای استفاده از این آب به توسعه سطح زیرکشت پرداخت. به جای صرفه جویی در آب، 30 درصدی که در آبیاری قطره ای بدست آورده بودیم و قرار بود به آب زیرزمینی برگردد از بین رفت. وضعیت بدتر شد.

 طرح بعدی که با شکست مواجه شد طرح احیای دریاچه ارومیه بود. آب زرینه رود و سیمینه رود را برای شرب مصرف کردیم و 30 درصد از ورودی آب دریاچه ارومیه که توسط این دو رودخانه تامین میشد را حذف کردیم. ما بین مرگ دریاچه و آب شرب، آب شرب را انتخاب کردیم. دکتر واعظی در ادامه شرح داد که در فاصله زمانی بین سال 1377 تا  1398، 140هزار هکتار سطح زیر کشت در حوزه دریاچه ارومیه افزایش پیدا کرد. اگر هرهکتار نیاز آبی معادل 10هزار مترمکعب داشته باشد، برای این سطح زیرکشت سالانه 1/4 میلیارد مترمکعب آب نیاز داریم. این میزان آب در 25 سال معادل 32 تا 32 میلیارد مترمکعب بود که برای تراز اکولوژیک دریاچه نیاز داشتیم. ما اصلا اشتباه نکردیم، ما آگاهانه دریاچه ارومیه را خشک کردیم. در واقع بین حیات دریاچه ارومیه و کشاورزی، خودمان انتخاب کردیم.

به گفته دکتر واعظی طرح احیای دریاچه ارومیه شکست خورد، چون سطح زیرکشت این حوزه کاهش نیافت. چون تغییر الگوی کشت شکل نگرفت. قرار بود فاضلاب شهرها تصفیه شده و به دریاچه تزریق شود، ولی کشاورزان حتی اجازه ندادند فاضلاب خام به دریاچه برسد. فاضلاب را هم برای کشاورزی مصرف کردند.

مهندس کیانی مشاور طرح طرح احیاء و تعادل بخشی در اولین فرصت گفتگو گفت در مورد آبهای زیرزمینی ما باید به دو سوال جواب بدهیم. سوال اول اینکه چه کار کنیم. سوال دوم این است که چطور انجام دهیم.

در حال حاضر ما سالانه 98 میلیارد مترمکعب آب دست مصرف کننده میدهیم. میزان آب تجدیدپذیر حدود 114 میلیارد مترمکعب است. این دو عدد یعنی نسبت برداشت ما از آب تجدیدپذیر به 85% رسیده است.  براساس معیار اسماختیم، زمانی که ما از 60 درصد مصرف آب تجدیدپذیر عبور میکنیم وارد تنش آبی میشویم.  ما الان در تنش آبی هستیم . سوال این است که آیا میتوانیم از تنش آبی خارج شویم؟

از 98 میلیارد مترمکعب مصرف آب، 90 درصد کشاورزی، 8 درصد شرب و 2 درصد سهم صنعت است. اگر 8% شرب را در نظر بگیریم، 20% مصرف میشود و 80% به چرخه آب باز میگردد. حال این 80% چه تصفیه شده چه نشده باشد تغییری در چرخه آب ایجاد نمیکند. مساله بازچرخانی آب تصفیه شده تنها ناظر به مساله محیط زیست است و در اصل چرخه آب نقشی ندارد.

از یک منظر دیگر هم میتوان نگاه کرد. ما الان سالانه 90 مترمکعب توزیع آب شرب به ازای هر ایرانی داریم. در مقایسه با کشورهای دیگر با لحاظ معیارهای تشابه مانند آب در دسترس، درآمد و شبکه توزیع به کشورهای ذیل میرسیم:

در ترکیه، سوریه و آفریقای جنوبی عدد 75 مترمکعب، در آذربایجان 45 و در لبنان 40 مترمکعب است. حالا فرض کنید ما 90 ایران را به 75 آفریقای جنوبی رساندیم. آن عدد 8 درصد مصرف شرب میشود 7/5 درصد. این رقم دردی را دوا نمیکند ولی چون مساله مصرف آب شرب اقتصادی است، کاهش مصرف اهمیت دارد.

مهندس کیانی در ادامه صحبت ها به ارقام کشاورزی اشاره کرد و گفت: میزان مصرف در کشاورزی را با کشورهای مشابه مقایسه کنیم. معیارهای تشابه شامل درجه حرارت و بارش مشابه را در نظر بگیریم. در ایران به ازای هر هکتار بطور متوسط سالانه 11 هزارمترمکعب مصرف آب کشاورزی است. این رقم در کشورهای مشابه به این شکل است:

در سوریه 11 هزار مترمکعب، در تونس 7500، آفریقای جنوبی و مراکش 6500 و در اسراییل 5000 مترمکعب.

برای کشاورزی دو ایده در سطح کارشناسی و ملی مطرح است: 1- سطح زیر کشت را کاهش دهیم. 2- الگوی کشت را تغییر دهیم.

در مورد کاهش سطح زیرکشت مشاور طرح احیاء و تعادل بخشی آبهای زیرزمینی گفت: سردمدار این ایده پروژه 2040 دانشگاه استنفورد است که میگوید عدد 90 کشاورزی را به 45 برسانید. به 3 دلیل واضح این اتفاق رخ نمیدهد. چرا که ما 21 میلیون نفر جمیعت روستایی داریم، با جمعیت وابسته به روستا در شهرها این عدد به 25 میلیون نفر میرسد. برای ما حذف معیشت 12 تا 13 میلیون نفر امکان پذیر نیست.

دلیل دوم این است که پروژه مذکور گفته اجرای این سیاست به ازای هر ایرانی سالی 300 دلار هزینه دارد. برای جمعیت ایران سالانه 25 میلیارد دلار میشود. درآمد ما از فروش نفت در 5 سال گذشته بطور متوسط 31 میلیارد دلار بوده است. خوب اجرای این سیاست یعنی نفت در مقابل غذا.

نکته آخر اینکه در دنیایی که براساس معادله قدرت اداره میشود، اگر محتاج غذا باشیم یعنی همواره تحت فشار هستیم و منافع ملی ضایع خواهد شد. با توجه به این سه دلیل کاهش سطح زیرکشت عقلانی نیست.

در ادامه جلسه نوبت به دکتر بزرگ زاده رسید. بزرگ زاده در ابتدا گفت مساله آب را به وزارت نیرو تقلیل ندهیم چون وزارت صنایع و معادن، جهاد کشاورزی و همه گروه ها در حوزه گسترده آب فعال هستند. مطمئنا هیچ کس در کشور از وضعیت آبهای زیرزمینی راضی نیست. وقتی تهدیدهای مختلفی مانند تهدید زیست بومی و استفاده از مخازن استراتژیک و راهبردی وجود دارد. وقتی 359 دشت ما دچار فرونشست شده است و 422 دشت ممنونه و فوق بحرانی داریم. بهتر است شرح تهدیدها را بگذاریم و در اینجا به ارائه راهکارها بپردازیم.

عیسی بزرگ زاده با طرح این سوال که تهدید های اصلی به جز موارد ذکر شده چه میتواند باشد گفت: تهدید اصلی امنیت غذایی است. تهدید پایداری شغل کشاورز است. این را به قشر کشاورز باید بگوییم اگر بدمصرفی و پرمصرفی را در حیطه کشاورزی اصلاح نکنیم، اولین آسیب را خود کشاورز می بیند.  یک آبخوانی را در نظر بگیرید که 100 هزار کشاورز دارد از آن آبخوان استفاده میکند، برداشت ما از آمارها این است که 2 درصد کشاورزان بدمصرف هستند و 6 درصد پرمصرف. خوب بقیه کشاورها چه گناهی کرده اند که چند سال آینده منبع آب نداشته باشند. ما به این دلیل که باید به داد کشاورز برسیم باید به منابع آب زیرزمینی توجه کنیم. عقلای جامعه الان میتوانند تحلیل کننده اولین گروهی که آسیب می بیند آیا خود کشاورزان هستند یا نه؟

بزرگ زاده در ادامه گفت کشاورزی که در یک دشتی تا عمق 400 متری چاه حفر کرده است، فکر میکند تا کجا میتواند عمق چاه را بیشتر کند و به آب برسد؟ بعد از کشاورز، اصلی ترین تهدید سند ملی امنیت غذایی تهدید اضافه برداشت هاست. بدمصرفی ها و پرمصرفی ها در حوزه کشاورزی است. به همین دلیل سند ملی امنیت غذایی و الگوی کشت را جهاد کشاورزی تدوین کرده است. این سند میخواهد مصرف آب کشاورزی را به 51 درصد برساند. این همان عددی است که در نقشه راه آب کشور هم دیده شده است. ما راهی نداریم جز اینکه کشاورزی را به جای توسعه افقی، توسعه عمودی دهیم. سهم کشاورزی را از مصرف آب را با بهره وری بیشتر کم کنیم تا آب برای محیط زیست و تسکین فرونشست مصرف شود.

در بخش دوم گفتگو آقای رنجبران پرسش هایی را از  اعضای پنل مطرح کرد.

رنجبران خطاب به سمیعی گفت: سوال اساسی این است، کاری که با آبهای زیرزمینی کردیم و به این نقطه رسیدیم آیا یک مسیر طبیعی بود که باید لاجرم طی میکردیم؟ یا باید مسیر دیگری میرفتیم؟

 محمدجواد سمیعی در پاسخ گفت: ما حجم بزرگی از منابع آبی این کشور را گرفته ایم حالا چه دولتی چه خصوصی و کنتور گذاشته ایم. این نصب کنتور ضروری بوده و سالها مغفول بود. این سوال است که بدون کنتور روی چاه ها چطور می خواستیم حجم مصرف آب را کنترل کنیم. حالا بحث فعلی این است؛ الان که کنتورها را گذاشته ایم آیا این کنتورها آب را قطع کرده اند؟ آیا شارژ مجدد به کشاورز دادیم؟ آیا در طرح فعلی کنترل مصرف آب و برق آسیب شناسی را انجام داده ایم؟ اگر انجام نداده باشیم یعنی مثلا در وسط فصل کشت به پایان سهم مصرف کشاورز می رسیم و کشاورز ضرر هنگفتی هم متحمل میشود. امنیت غذایی هم تهدید میشود. فشارهای نهادهای مختلف روی بخش آب وجود دارد. برای این موارد آیا تمهیدی اندیشیده شده است که چیزی به نام شارژ مجدد داده نشود؟ چون ضربه زدن به بدنه آب زیرزمینی همچنان ادامه خواهد داشت.

سوال دوم اینه که کارهایی را خود بخش آب انجام میدهد. ما 3 سال خشک آبی را پشت سر گذاشته ایم. و سال آبی خشکی را برخلاف پیش بینی ها پیشرو داریم. همین الان حفر چاه های زیادی در بسیاری از دشت های ممنوعه دارد صورت میگیرد و یا امضا شده که حفر شود. آیا این کار با طرح کنترل آب و برق همخوان است؟ آیا میتوان گفت این دومین ضربه ای است که به پیکره بیمار آب زیرزمینی میزنیم؟

نماینده تشکل های محیط زیستی در ادامه گفت: ما در طول سالیان گذشته روال بد کف شکنی و جابجایی چاه را داریم. بخش آب مجوز میدهد که عمق چاه ها بیشتر شود. آمار رسمی وزارت نیرو نشان میدهد که هر چاه تا 40 متر پایین تر رفته است. ما در طول این سالها 2000 کیلومتر مجوز کف شکنی داده ایم. 10هزار کیلومتر مجوز جابجایی چاه داده ایم. زمین گفته است من دیگر نمی توانم آب بدهم، ما گفتیم جای دیگر چاه بزن مجوزش را امضا می کنیم. ما دشت هایی داشتیم با 700 چاه ممنوعه شدند الان 7000 چاه ممنوعه دارند. دشت زنجانی را داریم که بعد ممنوعیت نزدیک به 1500 چاه مجوزدار حفر شده است.  این کارها توسط وزارت نیرو انجام شده است. این اقدامات خلاف طرح احیاء و تعادل بخشی است.

و آخرین نکته: ما در طرح فعلی روی میز آیا دو مکشل عمده طرح احیاء و تعادل بخشی را دیده ایم؟

1-ابعاد اجتماعی طرح 2- ابعاد اقتصادی و معیشت جایگزین . به ازای هر چاه غیرمجاز که با هزینه بالای اجتماعی بسته میشود، 1/3 چاه جدید حفاری میشود. این روند ناشی از نادیده گرفتن این دو مساله مهم اجتماعی و اقتصادی است.

پرسش از دکتر واعظی استاد دانشگاه تبریز:  نظر شما در مورد نکاتی که مهندس سمیعی گفتند چیست؟

دکتر واعظی پاسخ داد: بگذارید امروز من در مورد سه کلیدواژه صحبت کنم که در جامعه تابو شده اند. ما هرکسی را که خلاف این سه کلیدواژه حرف میزند متهم می کنیم.

اول امنیت غذایی، ما را از امنیت غذایی نترسانید. امنیت غذایی تولید هندوانه و خیار نیست. مثالی از کشور آلمان میزنم. آلمان چغندرقند و گندم و جو تولید میکند با هزار میلیمتر بارندگی. آلمانی ها میگویند حیف آب نیست که صرف تولید هندوانه شود؟ ما با آب باید بنز تولید کنیم. آمریکایی ها یک گام جلوتر هستند. آنها میگویند من حتی آیفون را هم خودم تولید نمی کنم. میدهم چین تولید کند. من دانش تولید می کنم. از 15 سال قبل سیاست کلان امریکا بر این قرار گرفته است که ارزش افزوده در فناوری است.

کلمه دوم خودکفایی است. آیا لازم است ما در همه چیز خودکفا باشیم؟ در اروپا شما دهکده جهانی را در میوه فروشی ها می بینید. بحث من این است که خودکفایی در این است که ما در چه محصولی باید متمرکز باشیم. اگر ما هندوانه وارد کنیم یعنی آب مجازی وارد میکنیم. الان حتی افغانستان هندوانه را وارد میکند نمی کارد. ما یک کشاورزی مخرب را انجام میدهیم. راندمان آبیاری در کشاورزی ما چقدر است؟  راندمان ما 30 تا 35 درصد است. انقدر کشاورزی ناپایدار است که تا محصول تولید شود کشاورز استرس دارد محصول از بین نرود. اگر محصول از بین برود همان راندمان 30 درصد هم از بین میرود. اگر از بین نرود خود وزارت جهاد کشاورزی میگوید 30 درصد هدررفت محصول کشاورزی در مسیر توزیع داریم. یعنی راندمان میشود 10 درصد.

دکتر واعظی در اینجا گفت: این کشاورزی بیمار باید عوض شود. من یک سوال میکنم کشوری 250 میلیمتر بارندگی دارد. دارای غنی ترین معادن هم هست. آیا ما در هدف گذاری کشاورزی محور استقلال، اشتباه نکردیم. اگر به سمت صنعت میرفتیم بهتر نبود. آلمان 60 درصد کشاورزی دارد. ترکیه 70 درصد. مابقی را صنعتی کرده است. تازه اینها کشورهایی هستند که اندازه ما منابع غنی ندارند. حرف من این است امنیت غذایی را تابو نکنیم. ما برای کشاورزان نتوانستیم شغل ایجاد کنیم، از طبیعت بخشیدیم . به کشاورز گفتیم این زمین خدا این آب برو شخم بزن.

سومین کلمه هم مانع تولید است. تولید چی و به چه قیمتی.

پرسش از مهندس کیانی مشاور طرح احیاء و تعادل بخشی: نظرات را شنیدید چقدر با این نظرات موافق هستید؟

مشاور طرح احیاء و تعادل بخشی در پاسخ گفت: کشاورزی به این شکل قابل ادامه نیست. باید به تغییر الگوی کشت بپردازیم. نوع کشاورزی را عوض کنیم. در سال 1365 هر ایرانی 650 کیلوگرم محصولات کشاورزی مصرف میکرد در سال 95 این رقم به 850 کیلوگرم رسیده است. این 200 کیلوی اضافه شده عمدتا میوه و صیفی جات هستند. جمعیت از 50 میلیون به 85 میلیون نفر رسیده است. این دو عامل کشاورزی را به سمت تولید بیشتر تحریک کرده است.

حالا صورت بندی بخش کشاورزی الان چگونه است. ما در سال 1400، 60 میلیون تن محصولات استراتژیک تولید کردیم. 5 میلیون تن میوه و صیفی جات که غیر استراتژیک هستند. 16 میلیون تن هم محصول استرتتژیک وارد کردیم. یعنی میزان وابستگی ما به  محصولات استراتژیک 20% است. وابستگی به واردات محصولات غیراستراتژیک صفر درصد است. حال چند کشور دیگر را مقایسه کنیم. کشورهایی ک به لحاظ سیاست های امنیت غذایی کشورهای پیشرو هستند.

در امریکا وابستگی به محصولات استراتژیک 1% و غیر استراتژیک 10%

در روسیه وابستگی به محصولات استراتژیک 3% و غیر استراتژیک 10%

در فرانسه استراتژیک 6% و غیر استراتژیک 20%، در آلمان استراتژیک 7% و غیر استراتژیک 30%

در واقع سیاست امنیت غذایی به سمتی رفته است که محصولات راهبردی را خودمان تولید کنیم محصولات کم اهمیت تر را وارد کنیم. در کشاورزی ما مسیر اشتباهی را طی میکنیم. این اشتباه را باید اصلاح کنیم. چطور اصلاح کنیم؟ این که محصول کشاورزی به هر قیمتی وارد نکنیم تابویی است که باید شکسته شود. شاید گزاره درست این است. اشکال ندارد خیار و گوجه را وارد کنیم. اگر فردا روزی در دنیایی که همه چیز را تحریم میکند خیار گوجه را تحریم کند اتفاق بزرگی نمی افتد.

 ما بررسی کردیم اگر فقط تولید 15% محصولات غیراستراتژیک را کم کنیم، سفره های آب زیرزمینی را نجات میدهیم. اگر نکنیم و با همین روش ادامه دهیم در سال 1450، این اتفاق خواهد افتاد:

در سال 1380 شوری سفره ها بطور متوسط 3000 بوده. سال 1400 شده 3500، سال 1420 برآوردها نشان میدهد 4500 میشود و در سال 1450 به 6100 میرسد. اگر با این سطح از شوری آبیاری کنیم قطعا محصول کمتری تولید خواهیم کرد. بدترین گزینه های جمعیتی می گوید ما در سال 1430 جمعیتی معادل 104 میلیون نفر خواهیم داشت. و باید به این جمعیت غذا بدهیم، در حالی که محصولات کشاورزی کمتری تولید خواهیم کرد. وابستگی ما در آن افق به محصولات استراتژیک به 30% میرسد و محصول غیر استراتژیک هم 15% باید وارد کنیم.

دکتر کیانی در مورد اصلاح این روند گفت این بخش ناظر به مدیریت توامان است. الان در فلات مرکزی و شرق کشور 50 میلیون نفر ساکن هستند. این جمعیت به 60% آب زیرزمینی وابسته هستند. 17 میلیون نفر از این جمعیت 80% به آب زیرزمینی وابسته هستند. مشکلات ما به آب زیرزمینی در این منطقه عمدتا از نوع چاه های مجاز است. چاه غیرمجاز خیلی ساده نیست. عمق خیلی زیاد است و رقابت مانند سایر نقاط نیست. میزان چاه های غیرمجاز در این ناحیه بحرانی نصف جاهای دیگر است. خوب پول هم نداریم که روی همه چاه ها وصل کنیم. کنتور فهام که کنتور برق هست روی همه این چاه ها نصب شده است. حالا الگوی مصرف را در 85000 چاه بررسی کرده ایم. الگوی مصرف میگوید 77% تخلف ها را 20% مصرف کننده انجام میدهد. ما از طریق الگوی توامان باید آن 20% را پیدا کنیم. فقط با تمرکز روی این 20% میتوانیم 80% آبهای زیرزمینی را نجات دهیم. این نکته کلیدی طرح توامان است.  

پرسش از عیسی بزرگ زاده سخنگوی صنعت آب: پاسخ ها به جایی رسید که موضوع به وزارت جهاد کشاورزی و به رویکرد این وزارتخانه در مورد کشاورزی رسید. حالا شما در بخش آب توضیحاتی دهید.

بزرگ زاده سخنگوی صنعت آب در پاسخ گفت: اشاره ای که دکتر واعظی و آقای کیانی داشتند هر دو یک مساله بود. سیاست اصولی کشور امنیت غذایی در محصولات راهبردی است. حالا اگر اعتراض به کاشت سیب در دریاچه ارومیه میشود سند امنیت غذایی هم همین حرف را میزند. سند امنیت غذایی، الگوی کشت و سند آمایش سرزمین هر دو هنجارهای جامعه هستند و این اسناد باید درست اجرا شود. به نظرم ولی به راهکارها بپردازیم. به رغم اینکه وضع آب زیرزمینی به حدی است که باید نگران باشیم، در فاز راهکارهای دکتر کیانی نکته هایی را ذکر کردند.

بزرگ زاده ادامه داد بررسی های ما نشان میدهد 146 میلیارد مترمکعب کسری تجمعی مخزن است. از این رقم حدود 123 میلیارد مترمکعب، یعنی بخش اعظم آن در 100 دشت اتفاق افتاده است. این 100 دشت از مجموع 609 دشت حدود 15 تا 16 درصد خواهد بود. این یک نوید خوب است. یعنی ما با تمرکز بر حدود 20% از حوزه کاری به یک بهبود خوب میرسیم.

واقعیت این است ما از قانون گذاری در بخش آب زیرزمینی در گذشته لطمه خورده ایم. یکبار در سال 1361 با تصویب قانون توزیع عادلانه آب و ذیل ماده 3 این قانون، 150000 چاه قانونی و مجاز شد. در سال 1384 آن اتفاق افتاد (سخنرانی احمدی نژاد) باید به قانون گذار آموزش داد. دوباره در سال 1389 قانون تعیین تکلیف اتفاق افتاد. یعنی 250000 چاه در بسته چاه های مجاز داریم که با کمک قانون از غیرمحاز بودن به مجاز شدن رسیدند. فقط جهاد کشاورزی مسئول نبود. بحث آب زیرزمینی بحثی نبود که در مجلس طرح بدهند.

عیسی بزرگ زاده در اینجا با اشاره به آمارهای آقای دکتر کیانی گفت: یکسری آمار آقای دکتر کیانی دادند که من تکمیل می کنم کمی امید بخش هم حرف بزنیم. اصلی ترین برداشت ها 7 میلیارد مترمکعب از چاه غیرمجاز است. بقیه که برداشت های مجاز هستند و بخش اعظم آن کشاورزی است حدود 83% و مربوط به کشاورزی است، حدود 53% این چاه ها برقی هستند. 47% دیزلی هستند. دیزلی ها غالبا روی چاه های دو اینچ و کوچکتر نصب شده اند. سهم برداشت آب را نگاه کنیم نقطه امید بخش این است: 77% از اضافه برداشت هایمان از چاه های برقی است و 23% از چاه های غیرمجاز. حالا در اضافه برداشت های آب زیرزمینی 83% چاه ها برقی هستند. یعنی اگر قوانین برای چاه برقی داشته باشیم می توانیم 83% برداشت غیرمجاز آب زیرزمینی را کنترل کنیم. قانون 20-80 است. ما باید روی 20% حوزه کار کنیم تا به 80% اثربخشی دست پیدا کنیم. وقتی با آمارها حرف میزنیم می بینیم که امکان ترمیم داریم. به 80 درصد کنترل برداشت ها فعلا رضایت بدهیم. این عدد کمی نیست.

در ادامه به هر یک  از اعضای پنل فرصتی داده شد تا مطالب خود را تکیمل کنند.

محمد جواد سمیعی نماینده تشکل های محیط زیستی گفت: یک پرسش اساسی این است که شیوه جدید هم مشکل را حل میکند یا خیر؟ من میخواهم به دو نکته مهم اشاره کنم. یکی رویه های خلاف و دیگری نکاتی که جایشان خالی است. رویه های خلاف عبارتند از:

اه های جدید. آیا ما برای تابستان پیشرو چاه جدید نمی زنیم؟ یعنی مجوزهای امضا شده برای دشت های ممنوعه متوقف خواهد شد. آیا حداقل به سمت خرید یا اجاره چاه میرویم؟

_آیا کف شکنی را اصلاح میکنیم.  هر چاه در طول این مدت 40 متر عمیق تر شده است. تا کجا این روند میبخواهد ادامه داشته باشد. آیا جابجایی چاه نخواهیم داشت؟

پساب در شرایط فعلی عمدتا بعنوان منبع جدید آب در باز تخصیص ها تلقی میشود.  پسابی که پیش از این عمدتا برای تغذیه آبخوان ها مصرف میشده است. ما داریم یک منبع تغذیه آبخوان ها را کور میکنیم.

شارژ مجدد و خسارت آبخوان. جریمه خسارت آبخوان تبدیل به یک رویه درآمدی شده است.

یکسری مسائل جایشان خالی است. قبلا به جای خالی بسترهای اجتماعی و اقتصادی اشاره کردم. جای خالی دیگر تعیین حجم باقیمانده آب آبخوان هاست. ما 60 درصد اتکایمان به آبخوان هایی است که اعلام نمیشود تا کی میتوانند جوابگو باشند. فلان فرماندار، فلان مسئول می گوید 100 چاه بزنیم تا برای تابستان دیگر آب تامین کنیم. اولا این رویه تا کجا میخواهد ادامه پیدا کند؟ دوم اینکه این آبخوان ها چه زمانی قرار است مطالعه شوند. مثلا فقط در آبخوان تهران بگویند از سال گذشته چند چاه جدید زده شده است. آیا حفر این چاه ها در راستای تعادل بخشی بوده است.

مهندس سمیعی در اینجا به این نکته اشاره کرد که ما یک ورشسکته ای هستیم که ورشکستگی را قبول نداریم. در کدام شهر فضای سبز شهری تغییر کرده است. کشاورزی کجا تغییر کرده است. در نگاه آب منطقه ای ها آیا وضعیت آب بحرانی است؟ آیا شما در مصاحبه ها شرایط بحرانی آب را حس میکنید؟ شرایط ما این است که زیرپایمان خالی شده است ولی خیلی آرام نشسته ایم. دشت های ما دچار فرونشست شده اند. در جنوب تهران حداقل 27 سانتیمتر فرونشست داریم. ولی آیا من کارشناس این شرایط بحرانی را لمس میکنم؟

 دکتر واعظی در بخش سوم گفتگو به مدیریت توامان آب و برق اشاره کرد. ما به لحاظ ساختاری مشکلی داریم که گریبان طرح توامان آب و برق را هم خواهد گرفت. مشکل این است به وزارت نیرو مدیریت عرضه را دادیم، ولی مدیریت تقاضا ندادیم. ما به وزارت نیرو اختیاری در مدیریت تقاضا نداده ایم. الان این وزارتخانه با بستن چاه های غیرمجاز چقدر مشکل دارد؟ به جهاد کشاورزی مسئولیت تقاضا را داده اند و در نگاه کشاورز طرف خوب جهاد کشاورزی است و طرف بد وزارت نیروست که آب را یا قطع یا محدود میکند.

در همین طرح توامان آب و برق کشاورز آمده است گفته سهمیه من تمام شده است. دوستان آمده اند برق را به 5 کیلووات ساعت تقلیل داده اند، بعد کشاورز اعتراض کرده است، آمده اند کشت پاییزه را به بهاره منتقل کرده اند. این یعنی پیش خور کردن آب. حالا نکته مهم این است که خرداد و تیرماه سال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در میانه راه سهم آب کشاورزی تمام میشود. ولی کدام قانون جرات دارد به کشاورز بگوید چون آب تمام شده اشکال ندارد باغت خشک شود، محصولت خشک شود. این مدیریت آب اصلا دست وزارت نیرو نیست.

دکتر واعظی در اینجا به تاریخچه ای از عملکرد شرکت های آب منطقه ای اشاره کرد. واعظی گفت شما در دهه 60 و 70 اگر عملکرد های آب منطقه ای را ببینید متوجه میشوید در این دو دهه بهترین آب منطقه ای آنهایی بودند که پروانه چاه بیشتری میدادند. این رویه در دهه 90 به مسدود کردن چاه های غیرمجاز تغییر جهت داد. در طرح توامان آب و برق هر آب منطقه ای که برق چاه بیشتری را قطع کند برنده خواهد بود. تضاد در سیاست گذاری کلان بسیار مشهود است. در طرح توامان آب و برق اگر کاهش سطح زیر کشت نداشته باشیم، اتفاقی نخواهد افتاد. ما اگر شرایط را تغییر ندهیم اتفاقی نخواهد افتاد. با حفظ شرایط موجود چگونه از بحران عبور کنیم؟

استاد آب زیرزمینی دانشگاه تبریز در ادامه صحبت های خود گفت: 2 راهکار داریم اول یک تصمیم انقلابی بگیریم. سیاستهای حوزه توسعه را تغییر دهیم. خودکفایی و امنیت غذایی را باز تعریف کنیم. و یا طبیعت کار خود را خواهد کرد. آمار 5 سال گذشته مناطق محروم را ببینید. در 5 سال گذشته 1350 روستا تخلیه شده است. آبخوان آبی ندارد. الگوی کشت را تغییر ندادیم. در تبریز الان دارند پسته میکارند چون آب شور شده است.

در این بخش از گفتگو دکتر کیانی در تکمیل نظرات خود گفت:درست است که اوضاع آب زیرزمینی مطلوب نیست. ولی نیازی که برای بهبود شرایط آب زیرزمینی داریم در مقیاس تجارب بین المللی خیلی بزرگ نیست. ما اگر فقط 6% مصرف کشاورزی را متوقف کنیم، آبی که صرفه جویی می کنیم معادل اضافه برداشت ها خواهد بود. اگر این کاهش 12% باشد ظرف 25 سال کسری مخزن آبهای زیرزمینی جبران خواهد شد. مشکل بزرگی است که راه حل نزدیکی دارد.

نکته دوم این است که برای این اقدام برنامه عملیاتی ما چیست؟  ما در دو شاخه باید اقدام کنیم. یکی چاه های مجاز و دیگری چاه های غیرمجاز.

در شاخه چاه های مجاز براساس بررسی رفتار یکساله 85 هزار چاه کشاورزی متوجه شدیم تقریبا 50% این چاه ها اصلا تخلفی ندارند.  از 50 درصد دیگر، 30% تخلف زیادی ندارند و 20% تخلف زیاد دارند. یعنی تمرکز تخلف ها در این 20 درصد است. اگر این کار را بکنیم 85% مصرف آب زیرزمینی را کنترل کرده ایم. پس در یک برنامه کوتاه مدت تا زمانی که کنتورهای حجمی بیاید، تمرکز روی کنتور فهام و کنترل متخلفین اصلی است. این تبعات اجتماعی بالایی هم نخواهد داشت چون این متخلف ها وضعیت مالی خوبی دارند و تحت فشار قرار نمیگرند.

در مورد چاه های غیرمجاز باید به دو نکته پرداخت. یکی حفر چاه های غیرمجاز و دیگری گشت و بازرسی چاه های غیرمجاز. ما در کشور حدود 840 تیم گشت و بازرسی داریم که 2500 نیرو در همه دشت ها در غالب این تیم ها مشغول به کار هستند. آمارها در این بخش چندان گویا نیست ولی دریافت ما از بررسی ها این است که اثر خوبی این گشت و بازرسی ها داشته است. در مورد حفر چاه های غیرمجاز باید توجه کنیم به این مثال که مانند قطاری است که چهل سال از ریل خارج شده است. ما نمیتوانیم یک شبه این مساله را حل کنیم یا متوقف کنیم. ما باید سعی کنیم اول این قطار را در مسیر درست قرار دهیم. مسیر درست چیست؟

بخشی از این چاه ها برای افرادی است که چند معیشتی هستند. اول باید وضعیت چاه ها از نظر وابستگی معیشتی تعیین شود. آن بخشی که معیشت شان تنها به چاه وابسته است در مرحله آخر اقدام قرار گیرند. یعنی ابتدا چاه های غیرمجازی مسدود شود که معیشت مردم را بطور جدی تهدید نمی کند.

در جمع بندی آمار و ارقام و راهکارها آقای دکتر کیانی گفت:  برای چاه های مجاز کنتور فهام 85% را کنترل میکند. برای چاه های غیرمجاز تلاش کنیم چاه غیرمجاز جدیدی حفر نشود. برای انسداد چاه های غیرمجاز باید روی اولویت بندی معیشتی حرکت کنیم. همین بستن چاه یک تا دو سال بدلیل شرایط دادگاه طول میکشد. ب این سادگی نیست. یک بخش از مشکلات هم از این جنس هستند.

دکتر بزرگ زاده در تکمیل صحبت های خود در آخرین فرصت پنل گفت: طرح توامان از امسال شکل اجرایی گرفته است. 220 هزار چاه کنتور برقی و 140 هزار کنتورهایی غیر از فهام دارند. البته هم پوشانی هم در این بین وجود دارد. این 220 هزار تا چاه نزدیک به 80% برداشت چاه های مجاز را در برمیگیرد. از ابتدای سال تا کنون توقع معجزه از این طرح نباید داشته باشیم. از ابتدای سال با کمک معاونت برق اول این چاه های کنتوردار را مشاهده پذیر کردیم. فقط مشاهده پذیر کردیم. چاه یک پروانه بهره برداری دارد. براساس فرمول های اعمال شده میتوان این پروانه بهره برداری را به برق معادل تبدیل کرد. مشکل در راندمان هاست که ضریب هایی مانند ضریب رواداری تهیه شده است که حق کشاورز پایمال نشود. از نزدیک نیمه سال کم کم چاه ها از مشاهده پذیر تبدیل شدند به کنترل پذیر. یعنی ما از تهران میتوانیم برداشت یک چاه را قطع کنیم. راز کار در این است که در این ماه ها امکان کنترل پذیر شدن چاه های برقی بوجود آمده است. گزاره ای که باید شنیده شود این است.

از زمانی که مشاهده پذیر بود ما چه میکردیم؟ کشاورز که پروانه بهره برداری داشت. با سند الگوی کشت تعیین کردیم این کشاورز در این ماه چقدر برداشت آب داشته باشد. حالا این کشاورز از این منحنی فرمان در این ماه خارج شد، یک پیامک برایش ارسال میشود. این پیامک ها تا 7 بار 8 بار ارسال میشود. به آب منطقه ای مراجعه می کند تا اشکال را رفع کند. این یک نوع رفتار اجتماعی است. بستر اجتماعی فراهم شده است.

اگر کشاورز در دو ماه از سقف مصرف ماهانه برق خود عبور کرده باشد با مراجعه به آب منطقه ای و تعهد دادن و آموزش دیدن میزان مصرف خود را میتواند اصلاح کند. در این صورت برق قطع نمیشود. در این فرصت کشاورز راهنمایی میشود چگونه الگوی کشت مصرف را دنبال کند. ولی اگر مصرف کشاورز به جایی برسد که سهم آب سالانه خود را بطور کامل پیش از موعد مصرف کرده باشد، برق چاه به 5 کیلووات ساعت کاهش پیدا میکند. این برق فقط میتواند مصارف خانگی را پوشش دهد.

ما با جهاد کشاورزی هم جلسات داشتیم. این طرح با همکاری هر دو وزارتخانه پیش میرود. از رسانه ها درخواست کردیم بیایند و دیسپاچینگ را ببینند. اطلاع رسانی ها در حال انجام است. در شورایعالی آب هم طرح ارائه شده است. اتفاق بزرگ این است که تا دیروز امید بسته بودیم که آیا گشت بازرسی درست کار میکند یا نه؟ الان شفافیت بیشتری داریم سیستم هوشمند دارد پایش را انجام میدهد.

یک سوالی را هم میخواهم جواب بدهم اول اگر هر کارمندی در سیستم آب دارد آب فروشی میکند اسم را به ما اعلام کنید تا پی گیری شود.  

دوم میزان بودجه است. ردیف درآمدی موضوع آبخوان ها در بند ب قانون بودجه 1402 با کد 160112 کلا 400 میلیارد تومان است. ردیف هزینه ای 260 میلیارد تومان است. تا همین لحظه وزارت نیرو صفر تومان دریافت کرده است. برای این به ما می گویید آب فروشی می کنیم؟ یا اشاره کردند به ضرر و زیان این سیستم. ردیف درآمدی و هزینه ای این در کل کشور 30 میلیارد تومان است. از این 30 میلیارد تومن 11/5 میلیارد تومان به ما ابلاغ شده است. ولی در قانون بودجه کشور، بودجه آب کشور بسیار فراتر از این ارقام است. مگر آب با 500 میلیارد تومان در ایران اداره میشود؟

 در ادامه پنل  به شرکت کنندگان فرصتی داده شد تا پرسش های خود را طرح کنند. برخی از سوالات مهم مطرح شده از سوی شرکت کنندگان به قرار زیر بود:

  • در طرح توامان آب و برق، قانون گذار کجا ایستاده است؟ آیا دوباره شاهد امضاهای نمایندگان مجلس، فرمانداران، امامان جمعه برای حفر چاه غیرمجاز خواهیم بود؟
  • نقش وزارت کشور و مسکن و شهرسازی در حفر چاه ها چرا نادیده گرفته شده است؟ ساخت ویلاها، قطعه قطعه کردن اراضی کشاورزی باعث تشدید حفر چاه شده است. وقتی به هر قطعه زمین و هر ویلایی اجازه حفر چاده دادند. این مواردی است که نادیده گرفته شده و بخش کشاورزی را تنها مسئول از بین رفتن آبهای زیرزمینی اعلام میکنند.
  • در شهرستان قم یکسری مزرعه تولید ماهی خاویاری است که از آب شور چاه به میزان بالایی استفاده میکنند. 24 ساعته این چاه ها روشن است اگر میتوانید این چاه ها را وارد سیستم توامان برق و آب کنید.
  • مشاور طرح تعادل بخشی هیچ گزارشی نداده است. ما بارها درخواست کردیم ولی گزارشی به مردم داده نشده است. چرا این گزارشها منتشر نمی شود؟
  • اثر طرح  احیاء و تعادل بخشی چه بوده است؟ با توجه به اینکه از اهداف گفته شده در این طرح هیج کدام محقق نشده است.
  • اقدام شما برای ابطال ماده 13 کف شکنی چیست؟
  • منبع اعداد و ارقام مصارف آب شما چیست؟ چون این اعداد بسیار متفاوت از سوی نهادهای مختلف اعلام میشود.
  • چقدر به مردم آموزش داده اید؟ چقدر در این طرح با مردم ارتباط دارید، چرا به خوبی از قدرت رسانه برای این مشکل استفاده نمی کنید؟ شما همیشه دنبال راه حلی فنی هستید ولی با مردم ارتباط ندارید. یکبار مردم را با خود همراه کنید.
  • بارگذاری های جدید روی منابع آب چرا انجام میشود؟ چرا پساب بعنوان یک منبع آب جدید در برنامه بودجه 1402 معرفی شده است؟ بارگذاری های جدید با توجه به فرونشست ها بسیار خطرناک است.
  • چرا در چاه های کنترل پذیر شارژ مجدد انجا میشود؟ در سالهای بعد این طرح آیا با شارژ مجدد ادامه خواهد داشت؟در این صورت چه مشکلی حل خواهد شد؟
  • با کدام نیرو میخواهید این کار را انجام دهید؟ در میدان عمل کار روی چاه های غیرمجاز خیلی سخت است. کمبود نیروهای گشت و بازرسی خیلی زیاد است. چاه های کوچک هم کم نیستند باید در طرح دیده شود.
  • الان در دشت ورامین کار کردیم و  کشاورزان یک روستا حاضرند 21 حلقه چاه غیرمجاز را ببندند. جامعه محلی باید توانمند سازی شود. این بودجه در طرح ها دیده نشده است. ولی روستاییان می گویند الان افغان ها در این دشت گلخانه ها را در دست دارند. 60 درصد آب را افغان ها برداشت میکنند. مردم میگویند این کشاورزان افغانی را از منطقه بیرون کنید تا ما بتوانیم کار کنیم. افغانی ها دلشان برای آب نمیسوزد و به گفته مردم بیشتر مصرف میکنند.
  • چرا وزارت نیرو صراحتا به مردم نمی گوید آب نیست؟ من در تهران در یکسال گذشته یکساعت بدون آب نماندم. خوب چطور مردم بفهمند آب نیست. این سیاست گذاری ها چرا اصلاح نمیشود.
  • چرا روی دشت متمرکز نمی شوید. وارد رویارویی با چاه ها شده اید. چرا مثلا دشت ها را اولویت بندی در اجرای طرح نمی کنید و روی چاه ها وقت می گذارید؟ به این شکل حداقل چند دشت را از بحران خارج می کنیم

در ادامه نشست دوم گفتگوهای آبی، اعضای پنل به سوالات مطرح شده پاسخ دادند. پاسخ ها به قرار زیر بود:

  • گندم، ذرت، سیب زمینی و برنج محصولات استراتژیک غذایی هستند. متولی وزارت جهاد کشاورزی میوه جاتی مانند سیب را محصول استراتژیک نمی داند. مزیت تولید میوه های درختی بدلیل نزدیکی به مراکز شهرها میتواند بعنوان قطب صنعتی مطرح شود. مناطق هم پیوند در سند آمایش سرزمین مورد توجه قرار گرفته است.
  •  در طرح احیاء و تعادل بخشی هر دو هفته یکبار مشاور به کارفرما گزارش میدهد. طرح اگر اجرا نمیشد کسری مخزن آبهای زیرزمینی به جای 145 میلیارد مترمکعب الان 165 میلیارد مترمکعب میرسید. این طرح از کسری 20 میلیارد مترمکعب جلوگیری کرده است.
  • مجموعه  ذخایر استاتیک در سطح کشور 700 میلیارد مترمکعب است و حجمی که مصرف کردیم در برخی آبخوان ها بیشتر است در برخی کمتر. اگر با همین روش ادامه دهیم سال 1450 حدود 60% ذخایر استاتیک را نخواهیم داشت. 
  • منشا همه آمارها نمودار چرخه آب  تهیه شده توسط معاونت علمی نهاد ریاست جمهوری است. حالا عدد 90 کشاورزی را بگیریم 80 یا 85 در صورت کلی مساله تغییری اتفاق نمی افتد. صورت بندی همانی است که توضیح داده شد.
  • در مورد کف شکنی باید گفت اقدام بد قانونی است که چند دهه است انجام شده است. خبر خوب این است که در این دولت دستورالعمل قانون تعیین و تکلیف در حال بازنگری است. بناست تا عمق کف شکنی حداکثر به 15 متر محدود شود.
  • طرح احیاء و تعادل بخشی ابتدا که نوشته شد خیلی بلندپروازانه تهیه شده بود اینکه ظرف 6 سال کسری مخزن را به صفر برسانیم، در عمل قابل اجرا نبود. به همین دلیل طرح اصلاح شد. 40 سال اشتباه در 6 سال اصلاح نمیشود. اگر فعالیت های فعلی هم در این طرح انجام نمیشد ما الان همین مقدار کاهش کسری مخزن را نداشتیم.
  • ما در طرح توامان آب و برق سعی کردیم اشتباهات قبلی را جبران کنیم. اشتباه استراتژیک قبلی این بود که به دولت می گفتند با چند میلیون کشاورز روبرو شود. ما فقط وقتی میتوانیم موفق شویم که از خود مردم کمک بگیریم که این امر در همکاری تشکل های آب بران دیده شده است.
  • سخنگوی صنعت آب هر دو هفته یکبار با رسانه ها دیدار میکند و پیشرفت طرح را تشریح میکند. ما برای همین گفتگوهای آبی خیلی تلاش کردیم تا در برابر مردم بنشینیم و به سوالات پاسخ دهیم. نوعی ارتباط با رسانه راه انداختیم. از همه کسانی که مساله آب برایشان مهم است میخواهیم تا به ما کمک کنند و با انتشار اخبار این طرح را یاری کنند. از همه میخواهیم تا پیشنهاد بدهند. برای ما راهکار و پیشنهاد ارسال کنند. خود این جلسه اطلاع رسانی است.
  • میزان آبی که برای استفاده از پساب در نقشه راه تخصیص داده شده است 1/9 میلیارد مترمکعب از مجموع 8 میلیارد مترمکعب پساب تولیدی است. بقیه پساب برای تغذیه آبخوان و آبیاری فضای سبز در نظر گرفته شده است. صنایع در شهرها در هه جای دنیا از پساب ها استفاده می کنند. ما کار جدیدی نکردیم. در هیچ جای برنامه پساب بعنوان منبع جدید معرفی نشده است. بارگذاری به جای آب زیرزمینی و سطحی است. ما نمیتوانیم از خدمات و شرب و کشاورزی پشتیبانی نکنیم. اگر پشتیبانی نکنیم به بن بست میرسیم.
  • در طرح توامان برق و آب در دو سال اول اشکالات اجرای طرح بیرون می آید. کشاورز در سال جدید یاد میگیرد. کشاورز نمی تواند به سرعت کار کردن با این سیستم جدید را یاد بگیرید. قرار نیست با کشاورز رادیکال رفتار کنیم و آنها از طرح زده کنیم. این تغییر رفتار نیاز به آموزش و درک متقابل دارد. باید صبور باشیم نمی توانیم برخورد شدید با کشاورزان داشته باشیم.
  • در ایران صدای آبهای زیرزمینی شنیده نمیشود. رویه های پیشین اشتباه بوده است. در بسیاری از کشورها متولی آب و زمین یک ارگان است. ولی در ایران بین وزارت نیرو و جهاد کشاورزی تقسیم شده است. بنابراین رویکردها و سیاست ها متفاوت میشود و نتیجه مطلوبی نخواهد داشت. در طرح توامان سعی داریم تا این رویه اصلاح شود. سیاست های دو ارگان بهم نزدیک شود.
  • در تمامی سفره های آب زیرزمینی سرعت افت سطح آب زیرزمینی کاهش پیدا کرده است. امیدواریم این روند به سمت کاهش کسری مخزن برود.
  • ما در این طرح از طریق تشکل های آب بران با مردم کار می کنیم و وظایف آب منطقه ای ها در استان ها بسیار کمتر میشود.

دومین نشست گفتگوهای آبی پس از 4 ساعت بحث و نقد کارشناسی به پایان رسید.

گزارش وزارت نیرو از طرح توامان آب و برق را اینجا ببینید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *