از عمان تا خراسان، خط انتقال آب دریا در پیچ و خم نقد کارشناسی

شهره صدری- اولین نشست گفتگوی های آبی با موضوع “واکاوی طرح های انتقال آب دریا” روز گذشته در محل شرکت توسعه منابع آب ایران برگزار شد. در اولین نشست گفتگوی های آبی، طرح های انتقال آب دریا که در قالب 5 خط انتقال به فلات مرکزی و نوار شرقی کشور طرح ریزی شده است مورد نقد کارشناسان قرار گرفت.  

در این نشست آقایان دکتر عیسی بزرگ زاده سخنگوی صنعت آب، مهندس مهرداد حاج زوار مدیرعامل شرکت مهندسی مشاور زیستاب و مشاور خط سوم انتقال آب دریا، دکتر علی مریدی استاد دانشگاه و مدیر گروه آب و فاضلاب دانشگاه شهید بهشتی، مسعود امیرزاده نماینده شبکه تشکل های مردم نهاد و اجتماع محور شبکه محیط زیست کشور، دکتر سعید نیریزی مدیرعامل شرکت مهندسی مشاور طوس آب و مشاور خطوط اول، دوم و چهارم انتقال آب دریای عمان بعنوان اعضای پنل تخصصی شرکت داشتند.

دکتر عیسی بزرگ زاده در ابتدای جلسه با اشاره به اهداف برپایی گفتگوهای آبی از سوی وزارت نیرو گفت : این جلسات گفتگو محور با هدف شفافیت و دسترسی آزاد به اطلاعات، تولید دانش در حوزه آب، تعامل با نخبگان و نقد اقدامات وزارت نیرو برنامه ریزی شده است و امیدواریم تا هرماه نشستی با موضوع مشخصی در حوزه آب و عملکرد صنعت آب را دنبال کنیم.

عیسی بزرگ زاده سخنگوی صنعت آب کشور با معرفی طرح های انتقال آب دریا گفت: حدود 8 میلیارد دلار از سرمایه ملی که همه آن نیز دولتی نیست در حال هزینه کرد برای این طرح هاست و مخالفان و موافقانی دارد که در این نشست این طرح ها را مورد نقد قرار میدهیم.

پنل گفتگو در اولین دور فرصتی یه هر یک از اعضای پنل داد تا نظرات خود را در مورد این طرح های انتقال آب دریا ارائه کنند.

مسعود امیرزاده نماینده تشکل های مردم نهاد غیردولتی و محیط زیستی با اشاره به پرسش های متعدد در بدنه جامعه نسبت به این طرح ها گفت: پرسش های متنوعی نسبت به این طرح در بدنه جامعه مطرح است که از آن جمله میتوان به ادامه سیاست دولت مبنی بر تامین آب از هر ظرفیت موجود اشاره کرد که مشخص نیست براساس کدام فرآیند خردجمعی و کارشناسی به این نتیجه گیری رسیده اند که برای تامین کسر اّب، آب دریا را شیرین سازی کرده و تا 1700 کیلومتر به فرادست انتقال دهند؟

لذا جامعه مدنی پرسش هایی  از چرایی انجام این ابر پروژه ها علیرغم هزینه سنگین و در نظر گرفتن مهندسی ارزش، طرح آمایش سرزمین و سازگاری با کم آبی را از وزارت نیرو دارد. امیرزاده با اشاره به مغایرت این طرح ها با سیاست های کلی نظام در حفظ محیط زیست گفت این طرح دوباره تکرار اشتباهات گذشته در کشور است. به شکلی که راه حل های سازه محور که در گذشته با سدسازی و انتقال بین حوضه ای دنبال میشد، اکنون وارد فاز جدید تامین آب از دریا شده و سعی دارد مشکل کم آبی فلات مرکزی کشور را با انتقال آب از دریا حل کند.

نماینده تشکل های مردم نهاد در ادامه گفت: سیاست های تقلیدی از کشورهایی مانند عربستان و امارات در خصوص تامین آب از دریا با توجه به تفاوت اکوسیستم نمی تواند توجیه پذیر باشد. این در حالی است که ما رودخانه هایی داریم مانند کارون که به گفته یکی از کارشناسان منابع آب، آورد این رودخانه در یک دقیقه بیش از کارکرد کل آب شیرین کن های عربستان است و از سوی دیگر اکوسیستم عربستان بدلیل فقر اکولوژیکی در موضوع انتقال آب از دریا کمتر آسیب می بیند. علاوه بر آنکه توان مالی آن دولت ها – حوزه خلیج فارس- در اجرای چنین طرح های عظیمی به مراتب بیشتر از ایران است.

باید به این موضوع توجه کرد که وضعیت اثربخشی و ضریب بهره وری آب در اقتصاد ایران بسیار پایین است، بطوری که کشور ما علیرغم کم آبی، از مصرف بالای آب رنج میبرد که با برداشت های بیش از حد ظرفیت منابع، سهمی از منابع آبی نسل های آینده را نیز برداشت کرده است. حال پرسش این است آب گران حاصل از نمک زدایی و انتقال از طریق مسافت های طولانی، جز ادامه این چرخه معیوب کدام شیوه مصرف جدیدی را در پی خواهد داشت؟  و اصولا قرار است چه محصولی با آب 3.5 یورویی به ازای هر مترمکعب تولید کرد که قابل رقابت در بازار جهانی باشد؟

مهندس مهرداد حاج زوار مشاور طرح در این بخش از پنل گفت: در حال حاضر انتقال آب از دریا به فلات مرکزی گاها در فضای مجازی با نگاه غیرکارشناسی نقد میشود. این جلسه گفتگوی آبی فضای مناسبی است تا بطور کارشناسی به پرسش های مطرح شده پاسخ داده شود. مدیرعامل شرکت مهندسی مشاور زیستاب در خصوص پروژه انتقال آب اصفهان با توجه به هزینه بر بودن طرح گفت: مسلما این آب گران است و در واقع این آب با قیمت بهای تمام شده است. ما تا کنون در محدوده فلات مرکزی از منابع آب سطحی و زیرزمینی بسیار استفاده کرده ایم و هدف گذاری این طرح، جایگزینی آب با ارزش بهای بالا برای منابع آب ارزشمند داخلی بوده است.

متاسفانه در کشور ما عمده مشکلات آبی به این موضوع باز میگردد که ارزش بهای واقعی آب اخذ نمی گردد. بنابراین وقتی آب ارزشمند وارد حوزه میشود، میتوانیم از کلی دغدغه های مربوط به منابع آب سطحی و زیرزمینی مانند مصرف بالا جلوگیری کنیم.

 دکتر علی مریدی استاد دانشگاه شهید بهشتی در ادامه پنل اول به ارائه نکاتی در خصوص طرح های انتقال آب پرداخت. دکتر مریدی در ابتدا به این نکته اشاره کرد که برای یک نقد خوب و ارزیابی خوب با دید یکپارچه به طرح داشته باشیم اولین کار این است که مرز سیستم را مشخص کنیم. ما الان 3 مرز حکمرانی به شکل زیر داریم:

اول حوزه حاکمیت وزارت نیرو است که بیشترین تاثیر پذیری را داراست. دوم مرزحاکمیت دولت یعنی مجموعه زیر نظر ریاست جمهوری است که به نظر میرسد در حال دور شدن از حوزه اختیارات وزارت نیرو است. سوم مرز حاکمیت است که مجلس و قوه قضاییه و مردم در آن دیده میشوند.

علی مریدی گفت موضوع مهم بعدی مساله پایداری بود. پایداری طرح ها در وهله اول به پایداری مالی گره خورده است. به گفته مریدی طرحی که پایداری مالی نداشته باشد قابل اتکا نیست. نکته مهم این است که آیا منابع مالی این طرح ها براساس رانت پشتیبانی خواهد شد و یا یک مدل مالی پایدار برای آن در نظر گرفته شده است؟ طرحی که براساس مدل مالی پایدار پیش نرود متکی به رانت دولتی، سوبسیدها و تعرفه ها خواهد بود.

دکتر مریدی در ادامه با طرح پرسش در خصوص پایداری اقتصادی طرح گفت:  آیا در سطح کلان اقتصاد ما این طرح در اختیار اقتصاد کشور خواهد بود یا خیر؟ مریدی با اشاره به پایداری محیط زیستی گفت در صورتیکه این طرح فاقد پایداری مولفه های محیط زیست باشد، نمی تواند تایید کننده نگاه محیط زیستی به طرح باشد ودر واقع نیاز محیط زیستی این طرح چگونه دیده شده است؟ علاوه بر آنکه مساله پایداری اجتماعی و پدافند غیرعامل طرح نیز مورد پرسش کارشناسان قرار دارد.

این استاد دانشگاه در ادامه صحبت های خود اشاره کوتاهی به مساله پایداری ملی کرد و گفت موضوع اصلی در پایداری مالی، مشتری است. در بررسی هایی که انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که ارزش اقتصادی آب در اصفهان حدود 250 هزار تومن است که با عدد 3 تا 4 یورو قیمت تمام شده طرح تطابق ندارد. به نظر ما صنعت در بخش خصوصی توانایی مالی پرداخت این رقم را ندارد. از سوی دیگر در بخش حکمرانی خوب باید به این نکته مثبت نیز اشاره کرد وقتی صنعت را عادت میدهیم تا آب را با قیمت بهای واقعی خریداری کند، صنعت به سمت بهره وری بهتر و کاهش مصرف حرکت میکند. البته به شرطی که بازار آب غیر رسمی در منطقه شکل نگیرد. یعنی کشاورز آب را با قیمت پایین تر از طریق چاه غیرمجاز و اضافه برداشت به صنعت نفروشد.

در ادامه پنل دکتر سعید نیریزی مشاور طرح ابتدا به ارائه تاریخچه ای از این طرح پرداخت. نیریزی با اشاره به مطالعات طرح جامع آب در کشور در سال 1390 در 6 حوزه آبی کشور گفت: ما در طوس آب مسئول مطالعات حوزه آبی شرق کشور بودیم. بعد از اتمام مطالعات جامع، طرح سنتز کل حوزه های آبی کشور نیز بر عهده ما گذاشته شد. در این سنتز به نتایجی مهمی رسیدیم. مهمترین نکته این بود که در فلات مرکزی و شرق کشو در آینده دیگر هیچ منبع آبی برای توسعه وجود ندارد. نکته دوم این بود که در همان زمان با توجه به ظرفیت کشاورزی کشور و اتکا به منابع آب زیرزمینی حدود 5 میلیارد مترمکعب اضافه برداشت وجود داشت که برای اصلاح این کسری آب و تعادل بخشی منابع آب زیرزمینی باید اقدامی صورت میگرفت. مساله سوم مربوط به جمعیت است. جمعیت منطقه تا سال 1420 به سطحی میرسد که برای خدمات و شرب سالانه به 2 میلیارد مترمکعب آب جدید  نیاز داریم.

به اعتقاد نیریزی کارهای صرفه جویی و مدیرت منابع آب به نظر میرسد در یک فاصله زمانی معقول ده ساله نهایتا به تعادل بخشی ختم شود. در واقع برای نیاز آبی جدید برای این جمعیت باید منبع آبی جدید وارد سیستم کنیم. در سنتز طرح جامع آب کشور به این نتیجه رسیده بودیم که برای تامین این 2 میلیارد مترمکعب نیاز آبی در افق 1420، امکان تامین یک میلیارد مترکعب از منابع آب سطحی شرق کشور و یک میلیارد مترمکعب از منابع آب دریا وجود داشته باشد.

در بخش دوم این گفتگو دکتر بزرگ زاده بعنوان مجری جلسه پرسش هایی را از  اعضای پنل مطرح کرد.

پرسش از امیرزاده نمانیده تشکل های مردم نهاد: وقتی به آورد کارون اشاره کردید میخواهید آب را به کرمان و یزد ببرید؟ یعنی شما به انتقال آب بین حوضه ای اعتقاد دارید؟ گفتید سرزمین ما مثل عربستان نیسیتد. بارش عربستان 48 میلیمتر است مانند بارش در سیستان. چه چیزی بین این دو اقلیم متفاوت است؟ مسعود امیرزاده در پاسخ گفت: چیزی که در این پروژه خیلی مورد انتقاد است انتقال آب در مسافت طولانی 1700 کیلومتری پس از نمک زدایی از دریا و وابستگی فلات مرکزی به این آب است. برخلاف آنچه دکتر نیریزی گفتند ما معتقدیم هنوز آب در حوزه های مختلف موجود است. مثلا در همان سیستان و بلوچستان در زمان مانسون ها، آب از سد پیشین رها میشود و به دریا ریخته میشود.

پرسش از مهندس حاج زوار مشاور طرح:  به طرح شما نقد شد که آمایش سرزمین را نادیده گرفته اید، چه پاسخی برای آن دارید؟ منتقدان سالها به این نکته اشاره میکردند که طرح های آبی منطبق با سند آمایش سرزمین نیست حالا چند سالی است که ما در کشور سند آمایش سرزمین داریم. آیا این طرح با این سند منطبق است؟ حاج زوار گفت: در بند 120 ماده 9 سند آمایش سرزمین مصوب 11 اسفند 1399 آمده است: ارائه مشوق های لازم برای سرمایه گذاری و به کارگیری فناوری های نوین در طرح های نمک زدایی مقرون به صرفه از آب دریا برای تامین آب صنعت (براساس الگوی مطلوب استقرار فعالیتها) مناطق واقع در پسکرانه سواحل جنوبی کشور، فلات مرکزی، نوار شرقی کشور و جزایر و آب شرب مناطق واقع در پسکرانه سواحل با در نظرگیری ملاحظات محیط زیستی و پدافند غیرعامل. بنابراین این صنایع در طرح های انتقال آب از دریای عمان به سند بالادستی آمایش سرزمین عمل می کنند.

پرسش از دکتر مریدی : شما گفتید 250 هزار تومان توان پرداخت صنایع است و مطلع هستید که همین سالجاری یکی از صنایع مورد بحث در این طرح، با همه هزینه ای که برای طرح انتقال آب داده اند، در سه ماهه اول 26هزار میلیارد تومان سود خالص داشته و 70 درصد سود خالص را در یک جلسه بین هیات مدیره تقسیم میکنند. اگر این طرح برایشان از لحاظ اقتصادی سودآور نبود، چطور باید برای طرح هزینه کنند؟ اعداد شما با کدام واقعیت های مالی این صنایع می خواند. چرا دولت با بند ع تبصره 8 برای  صنایع بازتخصیص  تعیین کرده است؟ آیا شما اطلاع دارید که برخی از صنایع با توجه یه شرایط ویژه ای که برای ارز در کشور پیش آمده، سودهای بسیار کلان تری حتی از تولید می برند؟

علی مریدی در پاسخ گفت من مدل مالی خود این صنعت را ندیده ام. ولی با مدل مالی که خودمان کار کردیم در زمان بهره برداری از طرح، ترس ما این است که به دلیل قیمت بالای آب صنعت دچار مشکل شده و قادر به پرداخت آب بها نباشد. مگر چند صنعت کلان آب بر در فلات مرکزی داریم؟ ولی صنایع خرد و شهرک های صنعتی موجود در این منطقه با این نرخ آب قادر به پرداخت آب بها نخواهند بود. این امر می تواند هم جنبه مثبت داشته باشد و هم جنبه منفی که با شکل گیری بازار آب کاذب و منفی در منطقه نمایان شود. این تذکری است که ما کارشناسان منتقد الان گوشزد می کنیم. مطمئنا مدل های مالی شما برای اجرای طرح پاسخ میدهد ولی در بهره برداری چطور؟

پرسش از دکتر نیریزی مشاور طرح: منتقدان این نکات را برای طرح شما مطرح کردند که اول این طرح براساس کدام خرد جمعی به نتیجه رسیده است؟ و دوم آیا این طرح نظام فنی اجرایی و مراحل تولد پروژه در نظام فنی اجرایی را رعایت کرده است؟

مدیرعامل طوس آب در پاسخ گفت: کارفرما با رعایت تمام اصول انتخاب مشاور و شرح خدمات و برگزاری مناقصه مشاور طرح را انتخاب کرده است. ما در طول مطالعات به دو شاخص محیط زیستی توجه داشتیم. یکی محیط زییست آبزیان و دیگری محیط زیست خط انتقال آب که مورد تایید قرار گرفته و مجوز دریافت کرده اند. همچنین اقتصاد طرح نیز مطالعه دقیق دارد. ما در این طرح قصد داشتیم تا هزینه فرصتی را در اختیار مملکت قرار دهیم. صنایع تا کنون آب را با قیمت ارزانی دریافت کرده اند، ولی الان می توانند آب را با ارزش بهای واقعی خریداری کنند و با توجه به آب بهای پرداختی، این پروژه به بهره وری و صرفه جویی بیشتر آب در صنعت کمک خواهد کرد.

در ادامه به هر یک  از اعضای پنل فرصتی داده شد تا مطالب خود را تکمیل کند.

مسعود امیرزاده نماینده تشکل های مردم نهاد گفت: یکی از مهمترین ضعف های این پروژه، توجیه اقتصادی این طرح است. هزینه سرسام آور که شامل سرمایه گذاری سنگین با استهلاک بسیار بالا است.  بطوری که سرمایه گذار مجبور است هر 20 سال دوباره خط انتقال و تولید را نوسازی کند. با توجه به هزینه بالای طرح، توان پرداخت برای هیچکدام از مشتریان این آب وجود ندارد. در صورتی که دولت  با پرداخت سوبسید قصد راه اندازی این طرح را داشته باشد مطمئنا با بودجه عمرانی هر استان مقصد قابل پرداخت نیست. بیش از هرچیزی لازم است مدل مالی این پروژه در تامین سرمایه گذاری و پرداخت هزینه های نگهداری و البته نحوه فروش محصول نهایی و بازگشت سرمایه برای جامعه شفاف شود.

امیرزاده تاکید کرد گره زدن سرنوشت آبی کشور به چنین پروژه پر از ابهامی تامین آب شرب جمعیت فلات مرکزی با کدام منطق حکمرانی آب سازگاری دارد؟ علاوه بر آنکه هزینه های اجتماعی و محیط زیستی در این طرح ها محاسبه شده است باید مورد توجه قرار گیرد. ما معتقدیم تقاضا محوری میتواند راه حل جایگزین این انتقال آب عظیم و پرهزینه باشد. چرا که در تمامی استان ها راه هایی برای جایگزینی این آب از روش تقاضا محوری وجود دارد.

 دکتر نیریزی در پاسخ به سوال مطرح شده از طرف نماینده تشکل های مردم نهاد گفت: در مورد قیمت آب در این طرح ما معتقد هستیم که این قیمت کاملا اقتصادی است. برخلاف گفته های شما ما باید صنایع را کارآمد کنیم. وقتی آب با قیمت بهای واقعی 3 تا 4 یورو در اختیار صنعت قرار میگیرد، صنعت به سمت بازچرخانی و صرفه جویی آب پیش میرود. در مورد مصرف شرب باید به این نکته توجه کنیم که تفاوتی بین مصرف و استفاده از آب وجود دارد. مردم 10 درصد از آب دریافتی را مصرف کرده و 90 درصد آن را استفاده میکند. این آب استفاده شده با بازگشت به چرخه تصفیه فاضلاب دوباره میتواند مورد استفاده قرار گیرد.

عیسی بزرگ زاده در اینجا گفت: در مورد قیمت آب برای صنایع بزرگ آب بر در کشورهای دیگر دوستان میتوانند تحقیقی کنند و ببینند این صنایع با قیمت بالای آب چگونه فعالیت میکنند.  اگر اقتصاد برای این صنایع جواب ندهد چرا صنعت برای دریافت چنین آبی با این قیمت سرمایه گذاری می کند؟ علاوه بر آنکه سهم آب در سبد تولید صنایع آب بر به قدری کوچک است که اصلا دیده نمیشود. حدود زیر یک درصد است و برای صنعت این قیمت آب، مساله خاصی نیست.

مهندس حاج زوار در مورد قیمت آب برای صنایع گفت: اتفاق کم سابقه ای که افتاده این است که صنعت آب بر و پرسود ده حاضر شده است برای تامین آب مورد نیاز خود هزینه کند. صنایع وقتی از جیب خودشان خرج می کنند پس به این نتیجه رسیده اند که برایشان سودآور است. در مسیر خط انتقال سوم که شرکت ما با آن درگیر است، 10 درصد از آب نمک زدایی شده در مسیر برای شرب و 5 درصد هم برای محیط زیست در قالب مسئولیت اجتماعی تعریف شده است.   

دکتر مریدی مدیرگروه آب و فاضلاب دانشگاه شهید بهشتی در مورد قیمت آب گفت: حوزه مدیریت تقاضا اجرای سختی دارد ولی از لحاظ مالی ارزان تر است. سختی این نوع تامین آب بدلیل تعامل با جامعه محلی و قبول مردم برای اجرای طرح ، تغییر الگوی مصرف و یا کنترل اضافه برداشت از منایع آب زیرزمینی زمان بر است. نگرانی ما این است که با اجرای طرح های انتقال آب به فلات مرکزی، مساله مدیریت تقاضا در حد حرف بماند. به اعتقاد ما اگر پول در مملکت هست، یک بخشی از آن را به تعادل بخشی آب و مدیریت تقاضا اختصاص یابد.

دکتر نیریزی در مورد مدیریت تقاضا گفت: در بخش آب شرب نمی توانیم کاری کنیم در حد شعار است. مصرف کننده تنها 10 درصد را مصرف میکند و 90 درصد از آب استفاده شده مثلا در حمام، در بهداشت و غیره قابل بازیافت است. در مورد کشاورزی هم به هیچ وجه روش های فنی باعث صرفه جویی در مصرف آب نمیشود. آبیاری قطره ای بیشتر از آبیاری سطحی آب را مصرف می کند.  

مسعود امیرزاده در مورد مدل مالی گفت: با صحبت هایی که دوستان کردند ما اصلا قانع نشدیم. صنعت اگر میخواهد بهای واقعی آب را پرداخت کند، پول سوخت مصرفی و هزینه تخریب محیط زیست را هم واقعی پرداخت کند. دولت حتی نتوانست 200 میلیارد تومن برای طر تعادل بخشی را هزینه کند، چطور میخواهد با چنین طرح عظیمی همکاری کند.

دکتر مریدی در این خصوص گفت: اگر ما در کشور براساس مدیریت تقاضا پیش برویم و موفق هم بشویم. براساس اسناد بالادستی چه حالتی رخ میدهد. ما الان 90 درصد از آب تجدید پذیر را داریم استفاده میکنیم. ما نباید مدیریت تقاضا و انتقال آب از دریا را روبروی هم قرار دهیم. من معتقدم حتی با انتقال آب از دریا هم باید مدیریت تقاضا در حوزه را انجام دهیم. وقتی در برنامه احیای دریاچه ارومیه، طرح انتقال آب زودتر از مدیریت تقاضا انجام میشود یعنی تفکر مدیریتی در این سمت قرار دارد.

علی مریدی در مورد مدیریت تقاضا توضیح داد که ما افزایش راندمان را بعنوان کاهش مصرف کشاورزی می گیریم. اگر در منابع آب دیدگاه سازه ای داریم، در بخش کشاورزی هم تمرکز روی افزایش راندمان داریم. همین دیدگاه را در آبخیزداری داریم. تمرکز بر ساخت سدهای کوچک است. یعنی آبخیزداری روی روش های بیولوژیک کار نمی کند. در مورد مدیریت تقاضا در بخش کشاورزی همین راندمان را روی حوزه تکنولوژی بذر و تولید را بالا ببریم محصول کشاورزی متمرکز کنیم نه روی سطح اراضی کشاورزی.

با توجه به الگوی جمعیتی و تنوع غذایی کشور که 30 تا 40 درصد گوشت و 60 تا 70 درصد محصولات کشاورزی است، اگر بهترین روش تعادل بخشی را نیز اجرا کنیم با این روشهای فعلی به استاندارد جهانی 40 درصد مصرف آبهای تجدیدپذیر نخواهیم رسید. ما در برخی از حوزه های آبریز بالای 100 درصد آبهای تجدیدپذیر را مصرف می کنیم. بنابراین نیاز داریم تا منابع جدید آبی را مد نظر قرار دهیم. پرسش مهمی که ما داریم این است که نقش این صنایع بزرگ و آب بر در طرح تعادل بخشی چیست، آیا این صنایع برای پایداری سرزمین هزینه میکنند؟

 دکتر نیریزی در مورد تقاضا در بخش کشاورزی گفت، ما در بخش کشاورزی دو راه داریم 1- تغییر الگوی کشت 2- کاهش سطح اراضی با این روش میتوانیم 30 درصد از تقاضای آب در مصارف کشاورزی را به نفع تعادل بخشی کاهش دهیم.

دکتر بزرگ زاده در ادامه بحث مدیریت تقاضا با اشاره به اسناد بالادستی وزارت نیرو گفت: مسلما هیچ کس با مدیریت تقاضا مخالف نیست، ولی بحث بر سر اثر بخشی آن است. پرسش مهم این است آینده مدیریت تقاضا در شرایط مطلوب با توجه به اسناد بالادستی چیست؟

بزرگ زاده با طرح این سوال گفت: در افق 1420 جمعیت کشور بالای 100 میلیون نفر خواهد شد. اگر خدمات را به بیش از دو برابر افزایش دهیم، نیاز آب شرب و خدمات با ضریب اطمینان مناسب حدود 1.3، این نیاز آبی به 13.5 میلیارد مترمکعب در این بخش خواهد رسید. اگر منابع آب تجدیدپذیر فعلی را 100 میلیارد متکعب محاسبه کنیم حدود 13.5 درصد از این منابع در افق 1420 صرف آب شرب و خدمات خواهد شد.

الان مصرف صنعت 3.6 میلیارد مترمکعب است که به حدود 7 میلیارد مترمکعب در افق 1420 خواهد رسید. بنابراین سهم 6 تا 7 درصدی با صنعت خواهد بود. بدون در نظر گرفتن سهم محیط زیست و فضای سبز، حدود 20 درصد برای شرب و صنعت و بهداشت خواهیم داشت. اگر معیار استاندارد مصرف 40 درصدی از منابع آب تجدیدپذیر را در نظر بگیریم، برای کشاورزی باید 20 درصد دیگر تخصیص دهیم یعنی حدود 20 تا 21 میلیار مترمکعب. در حالیکه در سند امنیت غذایی این تخصیص برای کشاورزی 50 میلیارد مترمکعب ذکر شده است و جهاد کشاورزی مصرف 70 میلیارد مترمکعبی فعلی برای کشاورزی را اعلام کرده است. این بدین معنی است که این مصرف بالای کشاورزی را باید به 20 میلیارد مترمکعب برسانیم تا مدیریت تقاضا موثر شود. الان اسناد بالادستی امنیت عذایی این اجازه را نمیدهد. بنابراین افرادی که فکر میکنند اگر مدیریت تقاضا را انجام دهیم مشکل حل میشود نگاهی به این اعداد و ارقام و اسناد بالادستی بیندازند. حتی با این اسناد بالادستی در بهترین حالت ما به مصرف 65 تا 70 درصد از منابع تجدید پذیر آب میرسیم که به پایداری زیست بوم با 40 درصد جهانی نمی رسد. برای همین در سند آمایش سرزمین در بند 120 ماده 9 صراحتا به انتقال آب از دریا اشاره شده تاکید شده است.

امیرزاده نماینده تشکل های مردم نهاد در پاسخ به نظر دکتر بزرگ زاده گفت: وقتی صحبت از مدیریت تقاضا میشود کل آبی که قرار است حفظ شود 20 تا 30 میلیارد مترمکعب است. در حالیکه در انتقال آب از دریا مثلا برای دشت خراسان 110 میلیون مترمکعب آب در نظر گرفته شده است، در صورتیکه این دشت با دو میلیارد مترمکعب کسر مخزن مواجه است. بنابراین اعداد و ارقام را مورد توجه قرار دهید. شما در حال گره زدن سرنوشت آبی کشور به منبع آبی گران و نامطئن  هستید. آب یکی از هم بست های محیط زیستی است. این توسعه صنعت برای کلان شهرهای فلات مرکزی یا مشهد تا کجا قرار است ادامه پیدا کند؟ ولی بحث هزینه فرصت است به نکته مهم بازار محلی آب توجه کنید. کشاورز مشهدی حاضر است آب را به قیمت بسیار پایین تر از این انتقال آب به صنعت بفروشد. آب مورد نیاز فولاد مبارکه 70 میلیون مترمکعب است که آب چندان پرحجمی نیست که نتوان از منابع آب موجود تامین کرد.

دکتر نیریزی مشاور طرح با اشاره به وضعیت کمبود آب در سیستان و بلوچستان گفت: تا کی باید مردم این استان آب نداشته باشند. با این انتقال آب میتوان شرق کشور را متحول کرد. این بخش از کشور که بدلیل کم آبی در حال تخلیه شدن است، رونق گرفته و امنیت شرق کشور تامین شود.

مهندس حاج زوار در خصوص بازار آب غیررسمی گفت این مساله خطرناک است. ولی آمدن آب گرانبها به منطقه کمک به بازار آب میکند. الان خود صنعت حاضر شده تا برای آب هزینه کند، این آب میتواند بازار آب را ساماندهی کند.

در ادامه علی مریدی استاد دانشگاه گفت: وقتی موتور متحرکی را برای تامین آب شهری مانند مشهد تقویت میکنید این فقط تامین آب صنعت نیست، با تامین آب اشتغال ایجاد میشود و بارگذاری جمعیت بیشتری شکل می گیرد. مثلا در اصفهان الان ما یک مساله ای داریم که این استان تبدیل شده است به قطب تولید لبنیات و شیر و این موضوع الگوی کشت را برای تامین علوفه دام به یونجه، محصولی با مصرف بالاتر آب تغییر داده است. یک بازار آب غیر رسمی برای تامین آب دام در این استان شکل گرفته است. باید به این مسائل در پس زمنیه تامین آب هم توجه کنیم.

مورد دومی که دکتر مریدی به اشاره کرد بحث مالیات سبز در سازمان حفاظت محیط زیست بود. به این شکل که صنایع آلاینده یک درصد مالیات ارزش افزوده بیشتر برای آلودگی پرداخت کنند. این طرح در مجلس تصویب شد ولی پول از صنایع به حساب فرمانداری و بخشداری ها تخصیص یافت. با توجه به این امر الان ما شاهد حمایت بخش دولتی مانند شهرداری از صنایع آلاینده هستیم که به طمع دریافت یک درصد مالیات سبز میخواهند صنعت آلاینده ای مثل پتروشیمی داشته باشند.

در ادامه پنل  به شرکت کنندگان فرصتی داده شد تا پرسش های خود را طرح کنند. برخی از سوالات مهم مطرح شده از سوی شرکت کنندگان به قرار زیر بود:

  • مساله اساسی زیرساخت های موجود در کلان شهرهای فلات مرکزی مانند اصفهان و مشهد است که با تامین آب از دریا، امکان بارگذاری جمعیت بالاتر در این مناطق فراهم خواهد شد.در فلات مرکزی طبق اعلام شرکت توسعه منابع آب تا سال 1417 کلا منابع آب مانند دشت اصفهان تمام خواهد شد. در حالیکه در طرح آمایش سرزمین دهه 50 تاکید شده بود که جمعیت را باید به سواحل برد ولی چرا سیاست فعلی این است که آب را به فلات مرکزی ببریم؟
  • چرا مشاوران در مطالعه این طرح این راهکار را در نظر نگرفته اند که آیا امکان انتقال صنایع به سواحل وجود دارد یا خیر؟ مشاورین به این سوال پاسخ دقیقی نداده اند که اگر صنعت را به ساحل میبردیم چه اتفاقی می افتاد. 
  • اعلام شد تا سال 1420 بخشی از کشور به 2 میلیارد مترمکعب آب خدمات و شرب نیاز دارد. سوال این است چرا 8 میلیارد دلار برای تامین مقدار کمی از آب که نیاز صنایع است هزینه میشود. چرا روی بازچرخانی کلان شهرهای بزرگ سرمایه گذاری نشد تا این نیاز آبی از این منبع تامین شود؟
  • سیاست زدگی منابع آبی را باید مورد توجه قرار داد. صنایع فولاد ابتدا قرار بود در چابهار احداث شود، براساس لابی گری به بندرعباس منتقل شد و با یک لابی گری بالاتر در اصفهان نهایی شد. چرا منابع آب هنوز هم دچار سیاست زدگی است؟
  • مشخص نیست در این طرح متولی و صاحب اصلی کیست؟ آیا این طرح ها ذیل حقوق عمومی تعریف شده است؟ آیا این طرح ها ذیل قوانین نظام فنی و اجرایی بوده است؟
  • در این چند دهه نقش مشاور نقشی نبود که خود مشاور بخواهد. مشاورین عموما تحت تاثیر سیاست های دولت کار کرده اند. این گفتمان پیش از اجرای طرح باید مطرح میشد. ما با این نوع گفتمان در تلاش برای توجیه کار هستیم.
  • آیا ارزش آب با ارزش آب جایگزین محاسبه میشود؟ یعنی ارزش آب آزادسازی شده از منبع آب داخلی در جایگزینی از دریا از لحاظ قیمت بها یکی باشد. سوال این است از آبی که مثلا فولاد مبارکه از منابع زیرزمینی یا سطحی استفاده نمی کند، با همان رویه قبلی در قیمت گذاری رفتار شود یعنی با هامن قیمت اندک برای کشاورزی دوباره فروخته شود؟
  • با تامین نیاز آبی از طریق دریا در یک منطقه، دوباره یک نیاز آبی جدید شکل می گیرد. این پایداری سرزمین چه زمانی محقق خواهد شد؟
  • آیا برآوردی از اسناد تصویب شده دارید که چند درصد از این اسناد اجرا شده است؟ مجموعه وزارت نیرو توان مدیریت منابع آب کشور در جنبه های مختلف را ندارد. حال چطور قرار است این طرح انتقال موفق باشد؟ چرا به سمت برنامه های بلندپروازانه پیش رفته اید زمانی که منابع آب داخلی هنوز هم قابل مدیریت است؟
  • در این بخش خصوصی که مشخصه بارز آن اقتصاد رانتی است و تحت تاثیر برنامه های 4  ساله دولت ها جهت دهی میشود، چگونه قرار است این ابرطرح موفق عمل کند؟ انرژی این خط انتقال ها با ناترازی فعلی انرژی چگونه تامین خواهد شد؟
  • در شرق کشور صنایع سنگین نداریم. چه صنعتی در شرق کشور قادر به خرید آب با این بهای بالا خواهد بود؟ آیا این بخش خصوصی حاضر است این آب را ارزان تر از هزینه کرد عرضه کند برای شرب؟ نکته دیگر این است که هزینه این طرح خصوصی نیست، از سود بازرگانی دولت و جیب ملت هم هزینه میشود.
  • در آمایش سرزمین بحث عدم توسعه مازاد در برخی مناطق را مطرح میکند مانند اصفهان. ولی این طرح با این نگاه آمایش سرزمین تضاد دارد.
  • در فلات مرکزی با بیلان منفی 6 میلیارد مترمکعب مواجه هستیم. در حالی که از منابع آب سطحی کشور 33 میلیارد مترمکعب آب یا به دریا ریخته میشود و یا از کشور خارج میشود. چرا به مهار آبهای سطحی توجه نمی شود تا مجبور به انتقال آب 1700 کیلومتری نباشیم؟
  • این پروژه ها یکسری نیاز صنعتی در کشور ایجاد میکند. ما چه درصدی از توان مهندسی برای پشتیبانی از این پروژه ها را داریم. آیا خلاء فنی در این طرح ها داریم و آیا از شرکت های دانش بنیان حمایتی در این طرح میشود؟
  • در کشور یکسری چاه های کشاورزی داریم که دست کشاورز نیست دست سرمایه دار است. آب بهای کشاورزی در صنعت مصرف میشود. چگونه میتوان مطمئن بود این طرح به فروش آب کشاورزی در منطقه منتهی نشود؟
  • مسیر رسیدن این طرح در شرق کشور از مکران تا مشهد آیا نتیجه مطالعات بوده است یا یک روند دستوری از طرف دولت بوده است؟

با توجه به اینکه ابتدا تمامی پرسش ها از طرف حاضرین مطرح شد، به تک تک سوالات پاسخ داده نشد. با این حال دکتر بزرگ زاده پاسخ هایی به قرار زیر دادند:

  • طبق بند ع تبصره 8 لایحه بودجه 1402، همچنین برنامه هفتم توسعه و نقشه راه آب کشور، صنایع و معادن به تامین آب از آبهای نامتعارف در قالب بازتخصیص آب مکلف شده اند. برای این آب آزاد شده تحت تاثیر استفاده از آبهای نامتعارف تنها سه نوع مصرف تعریف شده است: اول پایداری آب شرب، دوم عدم برداشت از آب زیرزمینی و تقویت سفره آب زیرزمینی  و سوم حقابه تالاب
  • برای اولین بار درکشور حدود 1000 واحد صنعتی پرآب بر، 830 میلیون مترمکعب بازتخصیص داشته اند. اسناد واحد به واحد این صنایع موجود است. در مساله بازتخصیص آب چند مورد به تفکیک تعریف شده است که شامل پساب، ارتقاء تکنولوژی، زهاب کشاورزی، بازچرخانی و آب دریا است. ما کورکورانه قرار نیست آب را به فلات مرکزی منتقل کنیم. در جلسه دیگری بطور مجزا به موضوع بازتخصیص آب می پردازیم.
  • در مورد تامین انرژی این خطوط انتقال باید گفت هر یک از خطوط انتقال آب از دریا، نیروگاه خود را خواهند داشت. در مجموع همه این خط انتقال 2000 مگاوات مصرف برق خواهند داشت که در حدود 2 درصد انرژی فعلی کشور است.
  • در مورد انتقال صنایع به کنار دریا، اگر صنایع به کنار آب برود نمک زدایی مشترک هست، ولی بحث انتقال سنگ های معدنی به سواحل مطرح است که میزان بالایی انرژی صرف خواهد شد.
  • انتقال آب بین حوضه ای را در جلسه دیگری بحث میکنیم. ولی الان آب کشور به عدد 33 میلیارد مترمکعب خروج آب معتقد نیست.  این اعداد در حال حاضر وجود ندارد. علاوه بر آنکه ما در مازندران و گلستان شرایط آبی مناسبی نداریم که بتوانیم آب را به مشهد یا فلات مرکزی منتقل کنیم.
  • در مورد حمایت از دانش بینان ها بخش قابل توجهی از طرح در آب شیرین کن ها پروژه دانش بنیان تعریف شده است
  • با توجه به سند آمایش و بند 120 ماده 9، این پروژه ها دستوری نیستند و در قالب این سند که مورد مطالبه جدی منتقدین بود انجام میشود. پس این طرح ها ذیل سند آمایش سرزمین بوده و سیاسی نیست. در سند آمایش سرزمین نگفته شده است که صنایع به کنار سواحل بروند، مثلا در مورد اصفهان گفته شده است تا شعاع 40 کیلومتری آن صنعت جدید ساخته نشود.
  • در مورد عدم وجود صنایع بزرگ در سیستان باید گفت اگر تنها یک جا در کشور وجود داشته باشد که آب نیاز دارد، قانون گذار به درستی قانون تامین آب از دریا را تصویب کرده است
  • با توجه به اهمیت منابع آب زیرزمینی در جلسه ای مجزا به این موضوع پرداخته خواهد شد. تنها به این نکته اشاره می کنم که پیش از این 80 هزار چاه در کشور با کنتور هوشمند داشتیم، ولی الان این رقم به 220 هزار چاه رسیده است که 75 درصد از حجم تخلیه منابع آب زیرزمینی را پوشش میدهد. این کنتورها کنترل کننده هستند یعنی با افزایش برداشت، برق چاه قطع میشود.
  • بیلان آبی کشور ده سال است انجام نشده صحیح نیست. این یعنی قرارداد بیلان انجام نشده است. مگر میشود بودن بیلان اّی کشور برنامه ریزی در این ده سال اخیر انجام شده باشد. در مورد نقشه راه آب کشور با توجه به جزییات آن جلسه مجزایی برپا خواهد شد.
  • در مورد مسائل حقوقی این طرح، کلیه قوانین موجود در نظام فنی و اجرایی در انتخاب مشاوران رعایت شده است. کلیه اسناد موجود است.
  • در مورد هزینه 8 میلیارد دلاری این طرح؛ دولت هم در ساخت آب شیرین کن و خط انتقال مشارکت دارد. صنایع از بانک ها وام خواهند گرفت و این آورده خودشان است.

اولین گفتگوی آبی پس از سه ساعت بحث و نقد کارشناسی به پایان رسید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *