یادداشت- محمد ابراهیم رئیسی -پژوهشگر حوزه اقتصاد و محیط زیست – افزايش انتشار گازهاي گلخانه اي درجهان به خصوص پس از انقلاب صنعتي، سبب شده است كه غلظت اين گازها در اتمسفر زمين افزايش يافته و سبب شود تا دماي زمين افزايش يابد. اين افزايش دما به “گرمايش جهاني” موسوم است. به سبب گرمايش جهاني تغييرات گسترده اي در آب هواي جهان به وجود آمده است كه بحران هاي اقليمي در جهان را به وجود آورده است.
سیل، خشکسالی، طوفان های سهمگین، افزایش دمای روزهای تابستان و سرمای زمستان بخشی از تاثیرات این بحران هستند. این آثار یا به طور مستقیم به مناطق مختلف جهان و جوامع ساکن در آن آسیب رسانده یا به طور غیر مستقیم با ایجاد فقر و انواع نابرابری، سبب بروز مشکلات فزاینده ای در شرایط فعلی جهان هستند.
اما نکته ای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد آن است که بیشتر کشورها و جوامعی که تحت تاثیر بحران اقلیمی قرار میگیرند نقش اندکی در به وجود آمدن آن داشته اند.
درجهان، “عدالت اقلیمی یا عدالت آب و هوایی”(Climate Justice) به معنای قرار دادن انصاف (Equity) و حقوق بشر به عنوان عامل اصلي تصمیم گیری و اقدام انسان در در مورد تغییرات آب و هوایی است.
استفاده از این مفهوم به طور گسترده، به منظور توضيح مسئولیت تاریخی نابرابري که کشورها و جوامع در ارتباط با بحران تغييرات اقليمي متحمل می شوند، مورد استفاده قرار ميگيرد.
این مفهوم تاکید میکند که، کشورها، صنایع، مشاغل و افرادی که در فرآيند فعاليت هاي خود با انتشار مقادیر زیادی گازهای گلخانهای ثروتمند شدهاند، مسئولیت دارند به افراد و كشورهاي آسیبدیده از تغییرات اقلیمی کمک کنند چرا که اغلب اين كشورهاي آسيب ديده، كشورهايي هستند كه كمترين نقش را در ايجا بحران ناشي از تغييرات اقليمي داشته اند.
عدالت اقلیمی داراي جنبه هاي مختلفي است، از ميان آنها، به سه جنبه مهم در اين يادداشت اشاره میشود که عبارتند از:
نابرابریهای ساختاری:
تأثیر تغییرات آب و هوایی، حتی در داخل یک کشور، ممکن است بهدلیل نابرابریهای ساختاری بر اساس نژاد، قومیت، جنسیت و وضعیت اجتماعی-اقتصادی بهطور نابرابر احساس شود. زنان به شدت تحت تأثیر آثار تغییرات آب و هوایی قرار می گیرند، زیرا آنها به سبب پایین بودن قدرت اجتماعی و عدم دسترسی به انواع آموزش ها، آمادگی کمتری برای سازگاری و مقابله با تغییرات ناگهانی ناشی از این آثار دارند.
افراد دارای معلولیت نیز در این دسته قرار میگیرند که در معرض افزایش خطر ناشی از این آثار هستند. بیماریها، امنیت غذایی، دسترسی به انرژی و آب، بهداشت و معیشت، به ویژه در کشورهای در حال توسعه از جمله آثار تغییرات آب و هوایی هستند.
نابرابری های اجتماعی-اقتصادی:
در عین حال این تهدیدات سبب میشود تا زندگی، معیشت و دانش سنتی مردم بومی که از 80 درصد تنوع زیستی جهان محافظت می کنند، با تهدیدات و خطرات فزایندهای مواجه شود. آثار تغییرات آب و هوایی و منابع مورد نیاز برای مقابله با آن، هردو در جهان دارای داراي توزيع متناسب نيست.
کشورهای کمدرآمد و جمعیتهای آسیبپذیر ساكن آنها، بیشتر در معرض آسیبها و خسارات ناشی از آب و هوا هستند. در سطح جهان، 10 درصد از خانوارهایی که بالاترین میزان انتشار سرانه را دارند، با انتشار 34 تا 45 درصد از انتشار گازهای گلخانهای در جهان بیشترین سهم را در ایجاد این آثار بر عهده دارند.
نابرابری بین نسلی:
کودکان و جواناني كه امروز ساكن زمين هستند، در بحران آب و هوا چندان نقشی نداشته اند، اما با هرچه بر سن آنها افزوده ميشود، بیشتر آثار منفی این بحران را حس خواهند کرد. به اين ترتيب از آنجاكه حقوق آنها، توسط تصمیمات نسل های گذشته تهدید می شود، باید در تمام تصمیم گیری ها و اقدامات اقلیمی مورد توجه قرار گيرند.
آثار ناشی از تغییر اقلیم را میتوان در قالب یک موضوع حقوق بشری مورد بررسی قرار داد. همه مردم جهان باید این اختیار را داشته باشند که با شرایط مطلوب زندگی کنند.
تغييرات اقليمي و بحرانهاي ناشي از آن، باعث از بین رفتن زندگی، معیشت، زبان و فرهنگ شده و جمعيت زيادي را نيز در معرض خطر کمبود آب و غذا قرار می دهد و سبب مهاجرت و انواع درگيريها در سطح منطقهاي شده است که دامنه آن حتی در مذاکرات بین المللی در سطح جهان نیز دیده میشود.
بحران آب و هوا حق داشتن سلامتی مطلوب را نیز مختل می کند. افزایش دما، افزایش دفعات رویدادهای آب و هوایی نظير سيل، طوفان، خشكسالي و ايجاد گردوغبار، بارندگي هاي شديد و افزايش دما در تابستان از مواردي است كه با آلودگي آب و هوا، استرس گرمایی، شیوع بیماری، سوء تغذیه و آسیب های ناشی از زندگی در بلایای طبیعی سلامتي انسان را تهديد ميكند.
این آثار برای جوامع آسیب پذیری که ابزارهاي محدودی برای سازگاری با تأثیرات تغییرات آب و هوایی دارند، شدیدتر است. بین سال های 2010 تا 2020، مرگ و میر انسان در اثر سیل، خشکسالی و طوفان در مناطق بسیار آسیب پذیر، 15 برابر بیشتر از مناطق با آسیب پذیری بسیار کم بود.
بحران آب و هوا بر سیستم آموزشی یک کشور نیز تأثیر می گذارد. به عنوان مثال، زمانی که دمای هوا خیلی بالا باشد یا رویدادهای شدید آب و هوایی اتفاق بیفتد، می تواند به زیرساختها و مؤسسات آموزشی آسیب برساند، و امكان والدین را برای فرستادن فرزندان خود به مدرسه كاهش داده و بر آینده نسل های جوان تأثیر بگذارد.
خلاصه آنکه بر اساس عدالت اقلیمی، هرکه كه بیشتر در ایجاد مشکل بحرانهاي اقليمي نقش داشته یا دارد، بايد مسئولیت بيشتري را در خصوص، نابرابریهای ساختاري، اجتماعی-اقتصادی و بین نسلی در منطقه خود و جهان به عهده گيرد.