آب در قرن بیست و یکم

شهره صدری – یادداشت – در بین تمام بحران های طبیعی و اجتماعی که ما انسان ها با آن روبرو هستیم، بحران آب تنها بحرانی است که در بنیاد بقای ما و سیاره ما قرار دارد. چنانچه نفت در قرن بیستم تعیین کننده بود، در قرن بیست و یکم آب عامل تعیین کننده است. ما در برهه‌ای از تاریخ زندگی می‌کنیم که یا در آستانه فرو رفتن در دوره‌ای تاریک از فقر فزاینده، تسریع تخریب محیطزیست و تشدید درگیری  قرار داریم و یا در زمانی هستیم که به سوی عصر جدیدی از برابری و پایداری با تکیه بر حفظ سیاره مان حرکت می کنیم.

هیچ چیز بهتر از چالش آب نمی تواند شرایط نگران کننده ای را که جهان با آن روبروست نشان دهد. به گزارش یونیسف، حدود 1.1 میلیارد نفر در سراسر جهان به آب دسترسی ندارند و در مجموع 2.7 میلیارد نفر حداقل برای یک ماه از سال با کمبود آب مواجه می شوند.

بهداشت نامناسب نیز برای 2.4 میلیارد نفر مشکل ایجاد می کند. آب آلوده آنها در معرض بیماری هایی مانند وبا و حصبه و سایر بیماری های منتقله از طریق آب هستند. سالانه دو میلیون نفر که اکثراً کودکان هستند تنها بر اثر بیماری های اسهال، جان خود را از دست می دهند.

با توجه به تغییرات آب و هوایی و رشد جمعیت، سازمان ملل تخمین می زند که در کمتر از 10 سال، 1.8 میلیارد نفر در مناطقی که دارای تنش آبی هستند زندگی خواهند کرد. اگر الگوهای فعلی ادامه یابد، این امر باعث رشد فقر بطور چشمگیر خواهد شد. چرا که آب نباشد امکان زیست و تولید در مناطق تحت استرس آبی کمتر خواهد شد و با کوچ مردم به سمت شهرها، حاشیه نشینی های گسترده و فقر فزاینده شکل خواهد گرفت.

بسیار مهمتر است که افزایش استفاده از آب توسط انسان نه تنها میزان آب موجود برای توسعه صنعتی و کشاورزی را کاهش می دهد، بلکه تأثیر عمیقی بر اکوسیستم های آبی و گونه های وابسته به آنها دارد. تعادل های زیست محیطی به هم خورده و دیگر نمی توانند نقش تنظیم کننده خود را ایفا کنند.

رشد گسترده شهرنشینی، حدود 70 درصد از جمعیت جهان را تا اواسط قرن شهرنشین خواهد کرد که این رقم در حال حاضر 50 درصد است . این امر تقاضا برای سرویس بهداشتی و آب سالم را افزایش خواهد داد. علاوه بر این رشد جمعیت جهان همراه با صنعتی شدن و شهرنشینی منجر به پیامدهای جدی بر محیط زیست خواهد شد.

از آنجایی که آب در حال کمیاب شدن است، تنش بین کاربران مختلف، هم در سطح ملی و هم در سطح بین‌المللی تشدید شود. بیش از 260 حوضه رودخانه توسط دو یا چند کشور مشترک است. در غیاب نهادها و توافقات قوی، تغییرات در یک حوضه می تواند منجر به تنش های فرامرزی شود. وقتی پروژه‌های بزرگ بدون همکاری منطقه‌ای پیش می‌روند، می‌توانند به نقطه درگیری تبدیل شوند و بی‌ثباتی منطقه‌ای را تشدید کنند.

تا آنجا که به درگیری‌های فرامرزی مربوط می‌شود، توسعه اقتصادی منطقه‌ای و حفظ مشترکات فرهنگی می‌تواند توسط دولت‌هایی که در زمینه آب همکاری می‌کنند تقویت شود. به جای گرایش به جنگ، مدیریت آب را می توان به عنوان یک گرایش به سمت همکاری و صلح در نظر گرفت. مناقشه بر سر رودخانه های فرامرزی بین بسیاری از کشورهای همسایه در حوزه رودخانه یک مشکل دیرینه است که باید حل شود. راه حل برد-برد احتمالی برای این مشکل برای روابط خوب بین کشورهای همسایه حیاتی است.

همکاری، میانجیگری، سازماندهی کامل حوضه رودخانه، ایجاد سیستم نظارتی مناسب، تبادل اطلاعات و اشتراک منافع کلیدهای موفقیت در مدیریت آبهای فرامرزی هستند. از سوی دیگر، عدم همکاری، بی توجهی به قوانین بین المللی آب، هژمونی آب، عدم توازن قدرت نظامی و نبود نهاد مناسب، میانجی یا رویکرد تقسیم منافع آب از عوامل شکست مدیریت رودخانه های فرامرزی شناخته شده اند.

اشتراک سود، که منافع حاصل از حوضه رودخانه را بهینه می کند، در کاهش اختلافات آب رودخانه های فرامرزی در بسیاری از کشورهای جهان موفق بوده است. با این حال، نه دیپلمات ها و نه سیاستمداران بسیاری از کشورها تاکیدی بر اشتراک منافع ندارند، زیرا آنها در مورد سود بالقوه اشتراک منافع متقاعد نشده اند.

عواقب این عدم دستیابی به اشتراک منافع میتواند باعث شکل گیری نزاع جدی بر سر آب و تنش های منطقه ای گردد. این تنش ها بر سر آبهای مرزی در حال حاضر در منطقه خاورمیانه بدلیل کاهش جدی منابع آب شکل گرفته و در صورت عدم مدیریت صحیح در آینده ای نه چندان دور، ابعاد جدی تری به خود خواهد گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *