قربانیان سلاح “عامل نارنجی” در جنگ ویتنام

شهره صدری – آمریکایی ها هیچ گاه مسئولیت استفاده وسیع از سم علف کش به نام عامل نارنجی را در طول جنگ ویتنام برعهده نگرفتند. اما چندین نسل از ویتنامی ها هنوز هم از اثرات این سم مصون نمانده اند.

در صبح بسیار گرمی در اکتبر 2019، در مسیر قدیمی هوشی مین، شبکه پیچیده ای از جاده های کامیون و مسیرهای مخفی که مسیر خود را در سراسر مرز جنگلی و کوهستانی بین ویتنام و لائوس باز می کنند، سوزان هاموند، ژاکلین چاگنون و سنگتونگ مسیر رودخانه صخره ای را طی کردند و به دهکده ای با حدود 400 نفر جمعیت به نام Labeng-Khok رسیدند. این روستا زمانی پایگاه لجستیکی در داخل لائوس بود که توسط ارتش ویتنام شمالی برای نفوذ نیروها به جنوب مورد استفاده قرار می گرفت.

در یکی از خانه های چوبی بامبو و کاهگلی، نردبانی از لوله های فلزی ساخته شده است. لوله هایی که قبلا بمب های خوشه ای آمریکایی را در خود جای میدادند. این خانواده یک پسر چهار ساله به نام سوک داشت که در نشستن، ایستادن و راه رفتن مشکل داشت. یکی از سه فرزند خانواده ای بزرگ با نقص مادرزادی. پسرعموی این کودک لال به دنیا آمد و تا 7 سالگی قادر به راه رفتن نبود. فرزند سوم که یک دختر بود که در دو سالگی فوت کرد . کودک دوساله فوت شده دارای بدنی نرم بوده، انگار هیچ استخوانی نداشته است. گروه تحقیقاتی نام سوک را به فهرست افراد دارای معلولیت اضافه کردند. لیستی از افرادی دارای معلولیت که در مناطق مرزی کم جمعیت لائوس جمع آوری شده است.

هاموند، چاگنون و سنگتونگ هسته اصلی کارکنان یک سازمان غیردولتی به نام پروژه میراث جنگ را تشکیل می دهند. هاموند که پدرش یکی از افسران ارشد نظامی در جنگ ویتنام بود، این گروه را در سال 2008 تاسیس کرد. چاگنون، که تقریبا یک نسل از هاموند بزرگتر است، یکی از اولین خارجی هایی بود که پس از جنگ اجازه کار در لائوس را پیدا کرد . او نماینده سازمان Quaker، کمیته خدمات دوستانه آمریکا بود. سنگتونگ یک معلم بازنشسته از شهر Chagnon’s در همسایگی پایتخت ویتنام است. او مسئول ثبت سوابق و هماهنگی های محلی است.

تمرکز اصلی پروژه میراث جنگ مستندسازی اثرات طولانی مدت سم علف کشی است که به نام عامل نارنجی در جنگ استفاده شده است. این پروژه کمک های بشر دوستانه به قربانیان ارائه میدهد. عامل نارنجی که به خاطر نوار رنگی روی بشکه هایش نامگذاری شده است، که بیشتر بدلیل استفاده گسترده توسط ارتش ایالات متحده برای پاکسازی پوشش گیاهی در طول جنگ ویتنام شناخته شده است. عامل نارنجی در اصل یک ماده شیمیایی است به نام -2,3,7,8Tetrachlorodibenzo-P-dioxin یا TCDD، که از سمی ترین موادی است که تا کنون شناخته شده است.

چوی، 19 ساله، با ناهنجاری های شدید ستون فقرات و نقص قلب به دنیا آمده است.

استفاده از علف کش عامل نارنجی در کشور بی طرف لائوس توسط ایالات متحده – مخفیانه، غیرقانونی و در مقادیر زیاد- یکی از آخرین داستان های ناگفته جنگ آمریکا در جنوب شرقی آسیاست. چند دهه بعد، حتی در سوابق نظامی، سمپاشی لائوس فقط بصورت گذرا ذکر شده است. هنگامی که نیروی هوایی در سال 1982 سرانجام تاریخچه رسمی و تا حدی ویرایش شده خود را از عملیات پاکسازی پوشش گیاهی، به نام عملیات Ranch Hand را منتشر کرد، تنها گزارش سه صفحه ای در مورد لائوس تقریبا هیچ توجهی را به خود جلب نکرد. به جز بیانیه ژنرال ویلیام وست مورلند، فرمانده سابق نیروهای آمریکایی در ویتنام که او گفته بود چیزی در مورد آن نمی داند .اگرچه او اولین نفری بود که در وهله اول تهیه این گزارش را سفارش کرد.

لائوس پاورقی فراموش شده برای یک جنگ شکست خورده در آمریکا باقی ماند .برای کسانی که پیامدهای درگیری را از نزدیک دنبال کردند، این به سختی تعجب آور بود. تنها در دو دهه گذشته، ایالات متحده سرانجام میراث عامل نارنجی در ویتنام را پذیرفت و صدها میلیون دلار برای کمک به قربانیان و پاکسازی بدترین نقاط داغ آلوده در آنجا متعهد شد.

در حالی که سوابق عملیات سم پاشی در داخل لائوس وجود دارد، میزان نقض توافقات بین المللی توسط ارتش ایالات متحده هرگز بطور کامل مستند نشده است. بررسی عمیق و چند ماهه سوابق نیروی هوایی، از جمله جزئیات صدها پرواز سمپاشی، و همچنین مصاحبه با بسیاری از ساکنان روستاهای در امتداد مسیر هوشی مین، نشان میدهد که در یک برآورد محافظه کارانه، حداقل 600 هزار گالن در طول جنگ، علف کش ها بر سر ملتی بی طرف در جنگ ریخته شد.

برای سالها، هاموند و چاگنون از سمپاشی گسترده در لائوس آگاه بودند، اما مناطق دورافتاده تقریبا غیرقابل دسترس بودند. در نهایت، در سال 2017، با آسفالت جاده های جدید  که شهرهای اصلی را بهم متصل می کند، بسیاری از روستاهای کوچک تر توانستند در فصل خشک قابل دسترس شوند. بدین ترتیب هاموند و چاگنون توانستند به روستاها بروند و تاثیرات استفاده از سم عامل نارنجی را در این مناطق بررسی کنند .

منطقه مرزی بین ویتنام و لائوس که تحت تاثیر عامل نارنجی در جنگ ویتنام قرار گرفته است

از 517 مورد معلولیت و نقص مادرزادی که تا کنون توسط پروژه میراث جنگ در لائوس شناسایی شده است، حدود سه چهارم، مانند نقص عضو ها، به راحتی قابل تشخیص است که از عوارض استفاده از عامل نارنجی است.

هاموند می گوید: هنگامی که این بررسی را شروع کردیم، به مقامات آمریکایی گفتم که این کار را انجام می دهیم و صادقانه گفتم که نمی دانیم چه چیزی پیدا خواهیم کرد. در واقع، من امیدوار بودم که چیزی پیدا نکنیم. اما همانطور که معلوم شد ما چیزهای زیادی پیدا کرده ایم.

درخواست هاموند از ایالات متحده و لائوس برای اعتراف به اثرات بلندمدت سمپاشی عامل نارنجی تا کنون با توجیهات بروکراسی اداری بدون نتیجه مانده است. کنگره آمریکا بدون دریافت درخواست روشنی از طرف دولت لائوس کاری نمی تواند انجام دهد. دولت لائوس برای اقدام بدون اطلاعات دقیق مردد است. مقامات آژانس توسعه بین المللی ایالات متحده در ویتنان ابراز همدردی کردند، ولی مقامات ارشد این مشکل را کنار گذاشتند. یکی گفت اگر انقدر به کارهایی که ایالات متحده در لائوس انجام داده علاقه مند هستید، چرا به کارهایی که شوروی و ویتنام شمالی انجام داده اند نگاه نمی کنید؟ هاموند یادآوری می کند ” مثل این بود که در یک پیچ زمانی قرار گرفته باشیم، مانند برخورد با یک مقام رسمی در ویتنام در دهه 1990. انگار روی یک تردمیل بی پایان بودیم”.

تا کنون، این گفتگوها با مقامات غیررسمی بوده است، اما او در این ماه قصد دارد یافته های گروه را به هر دو دولت ارائه کند. او میخواهد تا میزان سمپاشی های ثبت شده در سوابق نیروی هوایی و تعداد معلولیت هایی را که پروژه میراث جنگ یافته است را مستند کند. این باعث میشود تا دولت های لائوس و آمریکا هیچ دلیلی برای اجتناب از اقدامی که مدتهاست به پایان رسیده است نداشته باشند.

برای هاموند و چاگنون، ارتباط شخصی با جنگ عمیق است. چاگنون در سال 1968 از کالج مرخصی گرفت تا با خدمات امداد کاتولیک در سایگون کار کند و بعدا در مجتمعی نزدیک پایگاه هوایی Tan Son Nhut زندگی کرد. در ارتباط شخصی با جنگ برای هاموند و چاگنون،  اگرچه افکار عمومی از زمان حمله تت در اوایل همان سال– مجموعه ای هماهنگ از حملات ویتنام شمالی به بیش از 100 شهر و پاسگاه در ویتنام جنوبی – به شدت علیه جنگ بود، ولی او یک فعال ضد جنگ نبود. او می گوید من هرگز به تظاهرات نرفتم. پدر و مادرم از رفتن من به یک منطقه جنگی راضی نبودند.

او به یاد می آورد که اولین تکان بی گناهی مردم لائوس در جنگ زمانی رخ داد که روزنامه های سایگون عکس های وحشتناکی از نوزادان و جنین های ناقص در تای نین، استانی به شدت سمپاشی شده در مرکز کامبوج منتشر کردند. در اواخر دهه 1960، پزشکان ویتنامی نشانه های قوی مبنی بر اینکه این نقص های مادرزادی ممکن است به سم های شیمیایی مرتبط باشد، را داشتند.

 زمانی که چاگنون در سال 1970 به خانه بازگشت، موضوع عملیات حذف برگ ها در میان بحث های فزاینده درباره اثرات احتمالی آن بر سلامتی تقریبا فراموش میشد. اما اضطراب او بیشتر شد. بسیاری از پروازهای سمپاشی از Tan Son Nhut انجام شده بود. او نگران این بود که خود در معرض سم قرار گرفته باشد و اثرات درازمدت آن در صورت بچه دار شدن ظاهر شود. زمانی که دخترش میراندا، در سال 1985 با نقص های مادرزادی متعدد به دنیا آمد، به نظر میرسید که این ترس ها تایید شده است. هیچ مدرکی وجود نداشت که نشان دهد دیوکسین مسئول بوده است، و بیماری های میراندا با جراحی و دارو قابل درمان بود. اما این مساله نگرانی چاگنون را در مورد عامل نارنجی برطرف نکرد.

در این زمان چاگنون و همسرش، راجر رامف، فعال صلح طلب معروف، در ویتنان زندگی می کردند و از مناطق دورافتاده ای دیدن کردند که تعداد کمی از افراد خارجی در آن جرات ورود داشتند. آنها داستان های عجیب و ناراحت کننده ای را در Xepon، یک شهر کوچک در نزدیکی مرز ویتنام شنیده بودند. پزشکان یک تحریک پوستی را از نقایص مادرزادی گزارش کردند. یک دامپزشک از حیوانات مزرعه ای گفت که با اندام اضافی متولد میشوند. گزارش ها حکایت از هواپیماهایی داشت که اسپری سفیدی را در زمان جنگ پخش کرده بودند. اما کشف بیشتر غیرممکن بود. چاگنون می گوید: در آن روزها هیچ جاده ای به مست کوه ها وجود نداشت. شما مجبور بودید گاهی روزها پیاده بروید.

خائو، ده ساله، دارای ناتوانی های شدید ذهنی و مشکوک به انقباض دائمی فواصل بطور مادرزادی است

هاموند در سال 1965 در حالی بدنیا آمد که پدرش در فورت درام در شمال ایالت نیویورک خدمت میکرد. او میگوید، این یک تصادف بود زیرا محل خدمت پدرم از اولین جاهایی بود که عامل نارنجی را آزمایش کرد.   شغل پدرش در ارتش، خانواده را به اوکیناوا کشاند. او که در دانانگ مستقر بود، مسئول ساخت تاسیاست نظامی در شمالی ترین منطقه تاکتیکی در ویتنام جنوبی بود.

هاموند اولین بار در سال 1991 به ویتنام رفت. زمانی که صحبت از عادی سازی روابط بر سر زبان ها بود. او عاشق این مکان شد. فکر ادامه تحصیل در مقطع دکترا را رها کرد، در سال 1996 برای یادگیری زبان به شهر هوشی مین نقل مکان کرد . یک دهه بعد را صرف سازماندهی برنامه های تبادل آموزشی و کنفرانس هایی برای بحث های بشردوستانه پس از جنگ ویتنام کرد. در یکی از این رویدادها بود که با چاگنون ملاقات کرد.

در زمان شروع، پروژه آنها از مقدار کمی از حمایت های مادی برای افراد معلول برخوردار بود. این کمک های مالی خلاصه میشد درخرید  و یا ساخت رمپ ویلچر ، یا دوره های آموزشی و یک گاو شیرده برای افزایش درآمد خانوار  در مناطق روستایی ویتنام که به شدت سمپاشی شده بود. سپس در سال 2013، شوهر چاگنون درگذشت. هاموند می گوید: بعد از مرگ راجر، ما صحبت در مورد ایده انجام یک تحقیق در لائوس را شروع کردیم . پس از مذاکرات طولانی با مقامات لائوس، پروژه میراث جنگ یک یادداشت تفاهم سه ساله را امضا کرد که وعده گزارش کامل تا مارس 2021 را میدهد.

بیش از نیمی از موارد شناسایی شده توسط پروژه میراث جنگ، کودکان 16 ساله و کمتر هستند. آنها نوه های کسانی هستند که در طول جنگ زندگی می کردند. احتمالا چون در روستاها بطور سنتی در سنین نوجوانی ازدواج می کنند، نسل سوم شکل گرفته است. شکاف لب و گاهی شکاف کام دهان یکی از رایج ترین نقص های مادرزادی بین کودکان است. گروه های دیگری نیز وجود دارند. پنج نوزاد بدون چشم در ناحیه نونگ متولد شده اند خانواده ای با پنج خواهر و برارد ناشنوا، تعداد بسیار زیادی کوتاهی پا، پاهای ناقص و ناموزون بودن مفصل ران در ناحیه سامووی – وضعیتی که به راحتی در دوران نوزادی قابل درمان است- این بیماری اگر تشخیص داده نشود، منجر به درد شدید، راه رفتن پرانتزی و بد شکلی جدی پا  می گردد. سیستم مراقبت بهداشتی اولیه در روستاهای لائوس به این معناست که نقص های مادرزادی تعداد کمی از نوزادان تشخیص داده میشود.

در هر روستایی که زنان از آن بازدید کردند، گروه هایی از بزرگان گرد هم آمدند تا داستان های خود را به اشتراک بگذارند، که بسیاری از آنها از دهه 1970 زندگی شان هنوز خاطره های تلخی را به یاد دارند. آنها در ابتدا گفتند نمی دانستند چه کسی روستاهای آنها را سمپاشی و بمباران می کند یا چرا؟ اما به مرور نام هواپیماها را یاد گرفتند : T-28, C-123, B-52

در بیشتر روستاها، ده ها نفر در اثر بمباران کشته شدند یا از گرسنگی مردند. بازماندگان سالها در جنگل ها و یا غارها زندگی می کردند. آنها پناهگاه های خاکی حفر کردند. به اندازه ای بزرگ که یک خانواده کامل را پنهان کنند، و آنها را با شاخه ها پوشاندند. پیرمردی گفت: 9 سال بود که برنج نداشتیم. نیشکر  و علف لیمو از سمپاشی مصون ماندند. کاساوا – یا ریشه گیاه مانیوک – نیز همینطور. اگرچه به اندازه عجیبی متورم شد و غیرقابل خوردن شد. عامل نارنجی رشد بافت گیاه را تسریع کرد و بیشتر شاخ و برگ ها را از بین برد.

در بیشتر موارد، پیرمردها داستان های خود را با بی علاقگی تعریف می کردند. در پاکو در لاهنگ، مکانی مملو از نقص های مادرزادی، پیرمردی 75 ساله و با ابهت به نام کالود، قد بلند، موهای نقره ای و کت و شلوار سبز تیره که به او قدرت نظامی میداد، از جنگ گفت. کالود مانند اکثر مردمش، مرز را یک سازه مصنوعی میدید. او گفت در طول جنگ، مردم بین لائوس و ویتنام در رفت و آمد بودند. بسته به اینکه کدام طرف در آن زمان سمپاشی و بمباران می شد. او با عصبانیت گفت: مردم ویتنام که تحت تاثیر سمپاشی شیمیایی قرار داشتند، غرامت دریافت می کنند. در لائوس، ما به حمایت های مالی و غرامت آمریکا نیاز داریم، مانند آنچه در ویتنام دریافت می کنند.

ینلی، 17 ساله، آرتروگریپوز – ناهنجاری در مفاصل- دارد. مادرش میخواست او را در بدو تولد بکشد و حیوانی را قربان یکند. زیار معتقد بود که وضعیت او ناشی از ارواح خشمگین جنگل است.

600 هزار گالن علف کشی بر سر لائوس ریخته شد در برابر 19 میلیون گالنی است که بر روی ویتنام ریخته شد. البته این مقایسه گمراه کننده است. بین سالهای 1961 و 1971، حدود 18 درصد از مساحت ویتنام جنوبی، حدود 12 هزار مایل جنوبی هدف این سمپاشی قرار گرفت. در لائوس، در مسیر هوشی مین بین لاینگ – خوک و مرز ویتنام  سمپاشی آغاز شد، منطقه ای از لحاظ زمان و مکان سمپاشی بسیار فشرده است. بر روی نوارهای باریک و مشخص مسیر، به عرض 500 متر و مزارع کشاورزی مجاور قرار داشت و این منطقه تحت شدیدترین سمپاشی در یک دوره چهار ماهه در اوایل جنگ قرار داشت. این  شدید ترین سمپاشی برای حذف پوشش گیاهی در زمان جنگ ویتنام در یک منطقه بود.

بدتر از همه، بررسی سوابق نیروی هوایی نشان میدهد که اولین دوره شدید سمپاشی در لائوس نه با عامل نارنجی بلکه با ماده ای سمی تر به نام عامل بنفش بود، که استفاده از آن در ویتنام یک سال قبل متوقف شده بود. آزمایشات نشان میدهد که میانگین غلظت TCDD در عامل بنفش، یک فرمول شیمیایی متفاوت، سه برابر بیشتر از عامل نارنجی است.

مدتها قبل از اینکه تفنگداران دریایی در سال 1965 در ویتنام به ساحل برسند، نفوذی های ویتنام شمالی از مسیر ابتدایی هوشی مین به سمت جنوب نفوذ می کردند تا افراد جنوبی را به سمت خود جلب کنند. در پاسخ به شورش های گسترده مردم جنوب، نیروهای آمریکایی اردوگاه های کوچکی را در نزدیکی مرز لائوس، بویژه در Khe Sanh، جایی که بعدا به یک پایگاه رزمی عول پیکر تفنگداران دریایی تبدیل شد، و در دره  A Shau ساختند.  دره  A Shau بعدها به خاطر نبرد سنگینی که منجر به کشته شدن تعداد بسیار زیادی از مبارزان ویتنامی شد ، به تپه همبرگر – به خاطر گوشت انسان هایی کشته شده –  معروف شد. استراتژیست های آمریکایی آن را مهمترین جنگی در ویتنام جنوبی می دانند.

ژاکلین چاگنون سمت چپ و سوزان هاموند در حال اندازه گیری سر یک پسربچه 2 ساله به نام سودسای، که سردرهای شدیدی دارد و مشکلات شنوایی دارد. آنها به این مشکوک هستند که او دچار هیدرویفالس در نتیجه در معرص قرارگرفتن دیوکسین باشد

عملیات Ranch Hand در مراحل اولیه خود بود. تا ژوئیه 1962، تنها تعداد انگشت شماری از ماموریت ها انجام شده بود که اطراف بزرگراه ها، خطوط برق، خطوط راه آهن و آبراهه های دلتای مکونگ را از بین بردند. فرمانده نیروهای ایالات متحده در ویتنام، برای ضربه زدن به شش هدف جدید، درخواست اختیار کرده بود. یکی از اهدف در دره A Shau بود و این اولین ماموریتی بود که با هدف از بین بردن محصولاتی که ممکن بود دشمن تغذیه کند، انجام میشد. رئیس ستاد مشترک ارتش نپذیرفت. مکان بسیار حساس بود. دره درست در مرز بود و بی طرفی لائوس تنها چند روز مانده بود که طی یک توافق بین المللی تضمین شود. با این حال آمریکا این ماموریت را انجام داد.

ژانویه سال بعد، یک کاپیتان 25 ساله ارتش از برانکی جنوبی به پایگاه A Shau رسید. در ماه فوریه، او نوشت: ما کلبه های کاهگلی را سوزاندیم و آتش را با فندک های رونسون و زیپو آغاز کردیم. تخریب پیچیده تر شد. هلیکوپترها بشکه های 55 گالنی یک علف کش شیمیایی – عامل نارنجی – را برای پیشروی به ما تحویل دادند. در عرض چند دقیقه از سمپاشی، گیاهان شروع به قهوه ای شدن و پژمرده شدن کردند. این افسر جوان، کالین پاول، رئیس آینده ستاد مشترک آمریکا و وزیر امور خارجه بود. ماده شیمیایی عامل بنفش بود. تا پایان عملیات حذف پوشش گیاهی، حداقل نیم میلیون گالن علف کش در دره A Shau استفاده شد. در این منطقه هزاران نفر در نهایت بیمار شدند و مردند.

حرکت نیروهای ویتنام شمالی در تنها مسیر موجود افزایش یافت و در اواخر سال 1965، سیا گزارش میداد که صدها مایل جاده جدید برای حمل کامیون ها ساخته یا توسعه یافته است. نیروی هوایی قبلا  ویتنام شمالی را بمباران کرده بود، بنابراین تشدید بمباران در مسیر هوشی مین در لائوس بود.

اما علاوه بر بی طرفی لائوس، مشکل دومی هم وجود داشت: مسیر دقیقا کجا بود؟ هواپیماهای جاسوسی آمریکا، با حسگرهای مادون قرمز، مسیر را در دورافتاده ترین زمین های جنگل های بارانی متراکم شناسایی می کردند. راه حل ارتش آمریکا این بود که پوشش جنگلی را از بین ببرد تا اهداف بمبارن را شناسایی کنند .کامیون های لجستیکی ویتنام شمالی هدف بودند.

در اصل، سمپاشی اولیه لائوس یک تمرین نقشه برداری بود که بطور رسمی در یک بمباران عظیم به نام تایگر هاند ادغام شد. در اوایل دسامبر 1965، هواپیمای C-123، با سمپاش های علف کش، اولین بار از مرز لائوس عبور کرد. در عرض یک هفته، اولین موج بمب افکن های B-52، به مسیر هوشی مین برخورد کرد.

بونتا، 26 ساله، فلج  با بدشکلی مچ پا و مچ دست  که ممکن است نشان دهنده آرتروگریپوز باشد. اکنون در روستای او برق وجود دارد. او تمام روز خود را در خانه حبس کرده و فقط تلویزیون تماشا می کند

جزئیات این عملیات هوایی در لائوس تا سال 1997 ناشناخته باقی ماند. زمانی که چاگنون و رامف در یک گردهمایی در اقامتگاه های سفارت آمریکا در وینتیان بودند. چاگنون به یاد می آورد که آنها با سفیر وندی چمبرلین، که در راه واشنگتن بود، دوست بودند.  سفیر از آنها پرسیده بود آیا چیزی وجود دارد که آنها نیاز داشته باشند؟ رامف گفت بله، شما میتوانید سوابق بمباران نیروهای هوایی لائوس را در مورد عامل نارنجی دریافت کنید.

در آن زمان، چاگنون و هاموند با توماس بویوین، دانشمندی از یک شرکت کانادایی به نام مشاوران هتفیلد آشنا شده بودند که در حال تکمیل مطالعاتی درباره عامل نارنجی در سمت مرز ویتنام، در دره A Shau بودند. (این دره امروزه به نامه دره A Luoi شناخته میشود)

سوابق به شکل کارت های پانچ کامپیوتری بودند و باید به زحمت به پایگاه داده تبدیل می شدند. براساس محاسبات بویوین، حدود نیم میلیون گالن ماده شیمیایی بر سر لائوس ریخته شده است. اما سایر اسناد طبقه بندی شده نیروی هوایی نشان میدهد که مقادیر اضافی در آن سوابق اولیه یافت نشده است. چند تن از بزرگان اهالی روستاهای لائوس گزارش های قانع کننده ای از پروازهایی ارائه داده اند که به نظر میرسد داده های رسمی با آنها مطابقت ندارد.

جین ماگر استلمن، استاد برجسته سیاست و مدیریت بهداشت در دانشکده بهداشت عمومی میلمن در دانشگاه کلمبیا، که نقش اساسی در مستند سازی سمپاشی در ویتنام و محاسبه خطرات را داشت، می گوید:” من مطمئن هستم که سوابق ناقص هستند. قرار گرفتن در معرض دیوکسین برای کهنه سربازان آمریکایی نیز وجود داشته است. و درک من این است که افرادی که در لائوس به ماموریت هایی منصوب شده اند، قسم خورده اند که رازداری کنند”.

بویوین اضافه می کند که سیا، همچنین بدون شک از علف کش ها در لائوس استفاده کرده است. اما سوابق آنها هرگز از طبقه بندی خارج نشد.

هاموند در تلاش خود برای اینکه دولت امریکا مسئولیت اقدامات خود در لائوس را بپذیرد، به خوبی میدانست که سالها طول کشید تا وضعیت اسفناک کهنه سربازان آمریکایی بازگشته از جنگ ویتنام و فرزندان آنها به رسمیت شناخته شود. و هنوز زمان زیادی نیاز است تا دلسوزی بیشتری به قربانیان ویتنامی دیوکسین شکل گیرد.

قانون عامل نارنجی در سال 1991 تنها پس از یک مبارزه تلخ 14 ساله به رسمیت شناخته شد. پس از مبارزه طولانی توسط کهنه سربازان آمریکایی برای به اثبات رساندن بیماری های مزمن که ده ها هزار نفر از آنها بدلیل در معرض دیوکسین قرار گرفتن مبتلا شده بودند.

پس از تصویب این قانون، مشخص شد که اگر بین سالهای 1962 تا 1975 پا به ویتنام گذاشته اید و یک یاز شرایط در حال تکمیل لیست   V.A. را دارید، مشمول دریافت غرامت می شوید. این قانون به جای موضوع علمی، یک مساله مصلحت گرایانه سیاسی بود.

اگرچه شواهد فزاینده ای در مورد سمیت علف کش ها وجود داشت، اما مطالعات مربوط به اثرات سلامتی آنها بی نتیجه و به شدت مورد بحث قرار گرفت. اما کهنه سربازان یک حوزه انتخابیه با نفوذ تشکیل دادند و سیاستمداران مجبور شدند تا حد زیادی از احساس گناه خود و عموم مردم نسبت به آسیب های روحی کسانی که در یک جنگ شکست خورده جنگیده بودند و اکثر آمریکایی ها ترجیح میدادند آنها را فراموش کنند، را تسکین دهند.

کالود، 75 ساله، پیرمردی در لاهانگ. روستایی در سه مایلی مرز ویتنام در یکی از شدیدترین بخش های مسیر هوش مین که سمپاشی شده است. او زمانی را که اولین بار آمریکایی ها لائوس را سمپاشی کردند به یاد می آورد

پذیرفتن مسئولیت اثرات بر‌ ویتنامی‌ها بسیار طولانی‌تر زمان برد. حتی پس از احیای روابط دیپلماتیک در سال 1995، عامل نارنجی سومین موضوع سیاسی بود. شکایات ویتنامی ها در مورد اثرات علف کش ها بر سلامت انسان – که مسائل مربوط به غرامت، مسئولیت شرکت ها و جنایات جنگی احتمالی را مطرح می کرد – به عنوان تبلیغات جنگی رد شد. دیپلمات های آمریکایی حتی از بیان این کلمات منع شدند. در حدود سال 2000 بود که ایالات متحده سرانجام مجبور شد تعهدات خود را بپذیرد. پس از اینکه مشاوران هتفیلد مطالعه خود را در مورد تأثیر دیوکسین کامل کردند و به مقامات آمریکایی شواهد غیرقابل انکار نشان دادند . شواهدی که نشان میداد چگونه TCDD در زنجیره غذایی به لایه های بالاتر آمده و در نهایت وارد بدن انسان شده و از طریق شیر مادر به نوزادان منتقل می شود.

آشتی بین ایالات متحده و ویتنام یک رقص پیچیده بود که به گام‌های متقابل برای باز کردن سه میراث جنجالی جنگ بستگی داشت. هنگامی که واشنگتن همکاری کامل را برای محاسبه مفقودان آمریکایی در عملیات تضمین کرد، شروع کرد به کمک کردن به تلاش‌های ویتنام برای از بین بردن مقادیر زیادی مهمات منفجر نشده که هنوز مزارع و جنگل‌های آن را پر کرده و ده‌ها هزار نفر را کشته و معلول کرده بود. این مراحل، به‌علاوه مطالعه هتفیلد، در نهایت زمینه را برای دو کشور فراهم کرد تا با عامل نارنجی،  حل نشدنی ترین مشکل بین دو کشور،  مقابله کنند.

روابط ایالات متحده با لائوس نیز روند مشابهی را دنبال کرده است. از اواخر دهه 1980، تیم‌های مشترک آمریکا و لائوس صدها مأموریت را برای جستجوی بقایای خدمه هواپیما که در مأموریت‌های بمباران ناپدید شده‌اند انجام داده‌اند، و در ربع قرن گذشته، واشنگتن بیش از 230 میلیون دلار برای حذف مهمات و برنامه‌های مرتبط با آن در لائوس متعهد شده است.

گام گمشده عامل نارنجی بود، اما دولت لائوس بدون هیچ گونه اطلاعاتی در مورد تأثیر انسانی آن، انگیزه چندانی برای طرح چنین موضوع تاریخی پرتنشی بین دو کشور نداشته است. تعداد کمی از سربازان دولتی در مناطق سمپاشی شده، که تحت کنترل ویتنام شمالی بودند، جنگیدند. بنابراین هیچ کهنه سربازی وجود نداشت که برای به رسمیت شناختن رنج‌های خود پس از جنگ فریاد بزند. هاموند می گوید: “در ویتنام، بزرگی مشکل نادیده گرفتن آن را غیرممکن کرد. اما در لائوس این مشکل در مقیاس کوچکتر و در مکان های دور افتاده خارج از جریان اصلی سیاسی بود”.

پس از گذشت همه این سال‌ها، نوار مرزی کوهستانی در جنوب لائو هنوز منظره‌ای است که با جنگ و بیماری تعریف شده است. بمب های منفجر نشده همه جا هستند. جاده ای که مسیر هوشی مین را به سمت جنوب دنبال می کند، نوعی آرشیو زنده از درگیری است که در آن بقایای و آثار جنگ در بافت زندگی روزمره نفوذ کرده است. مردان در قایق های ساخته شده از مخازن سوخت پرتاب شده جنگنده بمب افکن های آمریکایی ماهی می گیرند. دهانه های بمب ناشی از حملات B-52 همه جا هستند. برخی از محل های انفجار بمب ها، اکنون حوضچه های ماهی در وسط شالیزارهای برنج هستند.

بدنه‌های بمب خوشه‌ای به سبزی‌کاری تبدیل شده‌اند یا جایگزین پایه‌های چوبی برای حمایت از کلبه‌های کاهگلی شده‌اند که برنج را ذخیره می‌کنند و از نفوذ موش‌های گرسنه به انبار برنج جلوگیری می کنند.

یک یا دو بار تیم میراث جنگ در این مسیر مجبور شد به عقب برگردد و در برابر جاده‌هایی که پس از سیل‌های موسمی اخیر غیرقابل عبور بودند، زمین گیر شود.  در نیمه راه روستای لاپید، خودروی تیم در گل و لای سخت متوقف شد. چاگنون بالا رفت و از شیب تند بالا و پایین رفت و شیارهایی را بررسی کرد که به اندازه کافی عمیق بودند تا یک نفر را به طور کامل ببلعند. هیچ راهی وجود نداشت. ناامید کننده بود، زیرا لاپید در طول جنگ ضربه سختی خورده بود. یک هواپیمای عملیات Ranch Hand با بار کامل مواد شیمیایی در تپه‌های مجاور سرنگون شده بود و پس از جنگ روستاییان منطقه را به دلیل شیوع بالای سرطان و نقایص مادرزادی “جنگل جذامی” نامیدند. در بازدید قبلی از لاپید، پروژه میراث جنگ یک نوزاد دختر فلج، یک کودک 4 ساله با نقش در پا، همچنین نوجوانی که بدون چشم متولد شد، پیدا کرد.

بوآم، 13 ساله، با یکی از دو نقص مادرزادی نادر، سندرم مافوچی یا بیماری اولیر، به دنیا آمد که او را در معرض خطر ابتلا به سرطان استخوان قرار می داد. بیماری های او راه رفتن را برایش سخت می کند

بررسی اثرات عامل نارنجی روندی کند و پر زحمت بوده است. از سال 2017، این زنان از ده‌ها روستا در مناطق به شدت سمپاشی شده در دو استان از چهار استان مرزی که هدف قرار گرفته‌اند، بازدید کرده‌اند: ساوانناخت و سالوان. در هر روستا، آنها به سن و جنسیت هر فرد مبتلا، شرح وضعیت آنها – در صورت امکان  تشخیص قطعی – و بررسی در مورد هر کسی که ممکن است از مراجعه به بیمارستانی در مرکز استان یا وینتیان بهره مند شود، یادداشت تهیه کرده اند.  این ارزیابی ها، ناتوانی هایی را که به وضوح با قرار گرفتن در معرض دیوکسین ارتباطی ندارند، مانند تعداد زیادی قطع عضو در اثر بمب های خوشه ای را حذف می کنند. سفر اکتبر 2019 آنها عمدتاً برای بررسی مواردی که قبلاً ثبت کرده بودند طراحی شده بود، اما آنها چندین مورد جدید نیز پیدا کردند.

هاموند محدودیت های کار آنها را تشخیص می دهد. برخی از یافته های آنها باید توسط متخصصان پزشکی تأیید شود. او می گوید: «ما پزشک یا متخصص ژنتیک نیستیم. با این حال، او، چاگنون و سنگتونگ اولین کسانی هستند که در لائوس چیزی را امتحان کردند که مدت‌ها در ویتنام معمول بوده است، جایی که ناتوانی‌های مربوط به دیوکسین به طور سیستماتیک از طریق نظرسنجی‌های سطح جامعه و پرسش‌نامه‌های خانوار ثبت می‌شوند و قربانیان کمک هزینه‌های کوچک دولتی و در برخی موارد بشردوستانه دریافت می‌کنند.

این مشاوران هتفیلد بودند که قفل این کمک‌ها را ابتدا از طریق تحقیقات چهار ساله خود در مورد دره A Luoi و سپس از طریق مطالعات بعدی در پایگاه هوایی سابق دانانگ باز کردند. هرگز هیچ رازی در مورد حجم عظیمی از حذف پوشش گیاهی مورد استفاده در ویتنام وجود نداشت و شواهد ناتوانی‌های مادرزادی در مناطق سمپاشی غیرقابل اجتناب بود. هاتفیلد این نقاط را به هم متصل کرد و نشان داد که چگونه این دو به هم متصل هستند و چگونه دیوکسین می تواند از نسلی به نسل دیگر منتقل شود. اما این تنها یافته هتفیلد نبود. بر اساس آنچه که نظریه «نقطه داغ» نامیده می‌شود، خطر مستمر قرار گرفتن در معرض دیوکسین در اطراف تأسیسات نظامی سابق مانند پایگاه نیروهای ویژه در A Shau، جایی که مواد شیمیایی در آن ذخیره یا ریخته شده بود، بیشتر بود. بویوین به این فکر کرد که آیا ممکن است نقاط داغ دیوکسین مشابهی در سمت مرز لائوس وجود داشته باشد.

در سال 2002، لائوس به کنوانسیون استکهلم  پیوست.  از میان آلاینده های آلی پایدار، یک کلاس از 12 “مواد شیمیایی برای همیشه” از جمله خانواده دیوکسین در لیست این کنوانسیون قرار دارد . همه امضاکنندگان موظف بودند در مورد میزان آلودگی در کشورهای خود گزارش دهند. بویوین کمک مالی کوچکی از یک آژانس سازمان ملل برای بررسی دیوکسین در لائوس دریافت کرد، زیرا این کشور تخصص علمی کمی داشت. او چیزهای اندکی پیدا کرد، اما با تعقیب تصورش در مورد عامل نارنجی، سفری سخت به مناطق دورافتاده مرزی انجام داد، جایی که به شدت مشکوک بود که  سازمان سیا باندهای هوایی مخفی ساخته بود. این پایگاه ها از نوع تأسیساتی بود که ممکن بود توسط هواپیماهای علف کش استفاده شده و به طور معمول برای جلوگیری از پوشش گیاهی سمپاشی می شد، همانطور که در ویتنام بود.

او در نزدیکی روستایی به نام داک تریم متوجه یک قطعه زمین مسطح و بزرگی شد. بله، بزرگان روستا می‌گفتند، آنجا زمانی یک فرودگاه بوده است. آنها پس از جنگ در جستجوی ضایعات فلزی، بشکه هایی را پیدا کردند که با خطوط نارنجی رنگ آمیزی شده بودند. بویوین وقت داشت که نمونه برداری های دقیق تری انجام دهد. غلظت های بالایی از TCDD را پیدا شد که برای طبقه بندی سایت به عنوان یک نقطه داغ احتمالی و توصیه به بررسی بیشتر کافی بود. او و هاموند سال‌ها یکدیگر را می‌شناختند و در سال ۲۰۱۴، با کمک مالی از سوی صلیب سبز سوئیس و آژانس فضایی اروپا، در گزارشی دقیق‌تر، که شامل تهیه جدول زمانی از همه پروازهای علف‌کش‌های شناخته شده در لائوس بود، همکاری داشتند.

بویوین گزارش های خود را به دولت لائوس ارائه کرد، اما آنها توجه کمی  از سوی دولت دریافت کردند. این عدم علاقه ممکن است شگفت‌انگیز به نظر برسد، اما برای ناظران کهنه‌کار لائوس جای تعجب ندارد. آنجلا دیکی، افسر بازنشسته خدمات خارجی که به عنوان معاون رئیس مأموریت در وینتیان خدمت می کرد، می گوید: «موضوع به آرامی و با احتیاط در آنجا پیش می رود. برای یک مقام میانی که بیش از حد کار می کند، هیچ انگیزه واقعی برای اقدام در مورد چنین چیزی وجود ندارد. فقط افرادی در بالاترین سطح می توانند مسائل بحث برانگیز را در نظر بگیرند یا در مورد آنها صحبت کنند.”

اما دلیل عمیق تری برای عدم اقدام در مورد یافته های بویوین وجود داشت. او تخمین اولیه ای از حجم حذف کننده پوشش گیاهی مورد استفاده در لائوس انجام داده بود و یک پایگاه هوایی آلوده را پیدا کرده بود. اما او هرگز قصد جمع‌آوری داده‌ها در مورد تأثیر انسانی را نداشت. این قطعه گمشده پازلی بود که در ویتنام جمع آوری شده بود، و پروژه میراث جنگ، با استفاده از بودجه بیشتر صلیب سبز، شروع به یافتن آن کرد.

هنگامی که ایالات متحده در نهایت با پاکسازی پایگاه های هوایی دانانگ و بین هوآ در ویتنام، دو مرکز اصلی عملیات Ranch Hand، و کمک به قربانیان عامل نارنجی در ویتنام موافقت کرد، این بخشی جدایی ناپذیر از ایجاد اعتماد بین دشمنان سابق بود. که به طور فزاینده ای خود را به عنوان متحدان استراتژیک و شرکای نظامی می بینند. (امروز، Bien Hoa یک پایگاه مهم نیروی هوایی ویتنام است.) در یکی از عجیب‌ترین اتفاقات تاریخ، دردناک‌ترین میراث جنگ به سنگ بنای آشتی تبدیل شده است.

در سال 2019، U.S.A.I.D.  تعهد پنج ساله جدیدی را برای ارائه 65 میلیون دلار کمک بشردوستانه دیگر به افراد دارای معلولیت ویتنامی “در مناطقی که با عامل نارنجی آلوده شده و در غیر این صورت توسط دیوکسین آلوده شده اند” ارائه کرد. این وجوه از طریق صندوق قربانیان جنگ لیهی، به نام خالق آن، سناتور پاتریک لیهی، یک دموکرات از ایالت هاموند، ورمونت، که سال ها تلاش برای کمک به قربانیان عامل نارنجی در ویتنام را رهبری می کرد، پرداخت میشود. پس چرا همان شیوه در لائوس اعمال نمی شود؟ لیهی از طریق ایمیل گفت: «ما از سمپاشی قابل توجه در لائوس اطلاع نداشتیم، و نه از افراد دارای معلولیت در مناطقی که در معرض دیوکسین قرار دارند. اما اگر این چیزی است که داده‌ها نشان می‌دهند، پس باید به آن نگاه کنیم و با دولت لائوس در مورد آنچه می‌توان برای کمک به این خانواده‌ها انجام داد، بحث کرد.»

نان، 30 ساله، قربانی انفجار بمب خوشه ای شد، یکی از هزاران نفری که در لائوس بر اثر مهمات منفجر نشده باقیمانده از جنگ کشته یا زخمی شدند. او هرگز نتوانست مراقبت های پزشکی مناسبی را برای آسیب دیدگی دریافت کند

هاموند چندین بار با تیم ریزر، دستیار قدیمی لیهی ملاقات کرده است، که به نظر می رسد مشتاق است ببیند پروژه میراث جنگ وقتی گزارش خود را در این ماه به رئیسش ارائه می کند، چه یافته است. او می‌گوید: «ما در ویتنام کارمان را انجام داده‌ایم، اما ما همچنین می‌خواهیم بدانیم در لائوس چه کار انجام شد، زیرا مشخصاً کسانی که در این کار دست داشتند – به معنای رهبران سیاسی و نظامی زمان جنگ – نمی‌دانستند. نقطه ای برای شناخته شدن آن به طور گسترده وجود دارد. من همیشه این را به عنوان انجام کارهای ضروری برای حل مشکل می‌دانستم، و اگر مشکل بیش از آنچه می‌دانستیم وجود دارد، باید با آن مقابله کنیم.»

هاموند به طرز دردناکی آگاه است که چرخ های بوروکراتیک به آرامی می چرخند. لیهی، پس از 46 سال حضور در سنا، ممکن است خیلی بیشتر در آنجا نباشد. و اینکه ویتنام همیشه موضوع اصلی خواهد بود. در اصل، مقیاس کوچکتر آنچه مورد نیاز است باید رسیدگی به آن را آسان‌تر کند. هاموند می‌گوید: «حتی 3 میلیون دلار، همان چیزی است که ایالات متحده با ویتنام شروع کرد، در لائوس بسیار مفید است. در همین حال، افراد آسیب دیده در حال اتمام هستند. 9 کودک زیر 9 سال در فهرست پروژه میراث جنگ قبلاً مرده اند».

U.S.A.I.D.  در حال حاضر یک برنامه فعال معلولیت در لائوس دارد که شامل کمک به افراد مجروح بر اثر بمب های منفجر نشده است. هاموند می‌گوید: «تمام کاری که باید انجام دهیم این است که زبانی را که اکنون برای ویتنام استفاده می‌کنیم اضافه کنیم، مقداری پول برای مناطق سمپاشی شده توسط عامل نارنجی و در غیر این صورت آلوده به دیوکسین اختصاص دهیم. این یک جمله کوچک. این تمام چیزی است که لازم است.»

*

منبع: نیویورک تایمز

Photographs by Christopher Anderson/Magnum, for The New York Times

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *